یادداشت:
موضوع: توسعۀ نامتوازن؛ بلای جان حکمرانی در ایران/نویسنده: علی امیرخانی(فارغالتحصیل کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه اصفهان)

یکی دیگر از مواردی که توسعه نامتوازن باعث ایجاد مشکل در ایران شده است، در سطح اجتماعی-فرهنگی است؛ به طوری که بخشهایی از جامعه یا فرهنگ به رشد و پیشرفت میرسند، اما سایر بخشهای از این رشد جا میمانند. به عبارتی این عقب ماندگی باعث گستتهایی میشود که بعدها منجر به مقاومت نسلها در برابر یکدیگر میگردد. بنابراین این موضوع میتواند به رشد دوگانگی هویتی منجر شود.
نویسنده: علی امیرخانی(فارغالتحصیل کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه اصفهان)
در چارچوب نظریههای توسعه مدرن، توسعۀ نامتوازن به عنوان فرایندی تبیین میشود که در آن رشد اقتصادی در بخشها و زمینههای مختلف به صورت ناهمگون پیش میرود و منجر به تشدید نابرابریها، وابستگیهای ساختاری و ناپایداری اجتماعی-اقتصادی میگردد. این مفهوم که ریشه در آراء اندیشمندانی همچون آلبرت هیرشمن دارد، ابتدا به عنوان استراتژیای برای تحریک رشد از طریق سرمایهگذاری نامتعادل پیشنهاد شد؛ اما در مقام عمل به ویژه در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، به چالشی اساسی تبدل شد.
در ایران توسعۀ نامتوازن ریشه در تاریخ اقتصادی-سیاسی کشور نیز دارد که این را میتوان با الهام از مفهوم جامعه کوتاه مدت کاتوزیان مورد بررسی و مداقه قرار داد. از نظر ایشان ساختارهای سیاسی ناپایدار در ایران مانع از انباشت بلند مدت سرمایه و توسعه متوازن شده است که این در نهایت به چرخههای وابستگی و بحران منجر گردیده است.
بر اساس یافتهها و اطلاعات موجود میتوان علل توسعه نامتوازن اقتصادی در ایران را در سه سطح بررسی کرد:
1. سطح ساختاری-اقتصادی: وابستگی به نفت از مواردی است که ایران را در موقعیت پیرامونی نظام جهانی قرار داده است. به عبارتی این نوع از وابستگی باعث تمرکز سرمایه در تهران و دیگر مراکز صنعتی همچون اصفهان و تبریز شده است؛ در حالی که سایر استانها به خصوص استانهای مرزی مانند کردستان و سیستان و بلوچستان با نرخ بیکاری بالای 20 درصد و زیرساختهای ضعیف مواجهاند. همچنین عدم تعادل در بخش انرژی، ریشه در سرمایه گذاری نامتوازن دارد که منجر به واردات اجباری از کشورهای همسایه شده است.
2. سطح اجتماعی-فرهنگی: یکی دیگر از مواردی که توسعه نامتوازن باعث ایجاد مشکل در ایران شده است، در سطح اجتماعی-فرهنگی است؛ به طوری که بخشهایی از جامعه یا فرهنگ به رشد و پیشرفت میرسند، اما سایر بخشهای از این رشد جا میمانند. به عبارتی این عقب ماندگی باعث گستتهایی میشود که بعدها منجر به مقاومت نسلها در برابر یکدیگر میگردد. بنابراین این موضوع میتواند به رشد دوگانگی هویتی منجر شود.
3. سطح نهادی-سیاسی: یکی از مواردی که باعث به وجود آمدن این نوع از توسعه میشود، توزیع نامتوازن منابع در سطح کلان کشور میباشد. سیاستهای دولتی مانند تمرکز بر صنایع سنگین، بدون توجه به پیوندهای محلی، این چرخه را تداوم بخشیده که به بحران منجر میگردد. از مهمترین مواردی که با توسعه نامتوازن در این بخش اتفاق میافتد، بیثباتی نهادی، دوگانگی در حکمرانی و افزایش نافرمانیهای مدنی میباشد.
بنابراین توسعۀ نامتوازن نه تنها یک مسئله اقتصادی، بلکه تهدیدی برای انسجام ملی به شمار میآید. در این راستا باید راه حلی تلفیقی از محیط بومی و بینالمللی برای مسئله توسعه در کشور آماده شود.