دلبستگیهای دوران نوجوانی

ارتباطهای بدون حد و مرز خصوصا در فضای مجازی میتواند دلبستگیهای ناایمن ایجاد کند. از اصطلاحاتی که این روزها در بین نوجوانان رایج است، اصطلاح کراش (Crush) میباشد که عبارتست از داشتن احساس علاقهی پنهانی، شیفتگی کوتاه، گذارا و شدید نسبت به فردی دیگر؛ به گونهای که شخصِ مقابل معمولا از علاقهی آن فرد به خود هیچ اطلاعی ندارد و یا دسترسی به آن فرد ممکن نیست.
به گزارش سرویس اندیشه سراج، مرضیه رمضان قاسم، عضو مجله افکار بانوان حوزوی نوشت:
از جمله نیازهای مهم انسان، نیازهای عاطفی اوست که به شکل دوستداشتن و دوستداشتهشدن متبلور میگردد؛ شدت دوستداشتن، منجر به دلبستهشدن میشود که این دلبستگی گاه ایمن و گاه ناایمن است. نمود دلبستگیهای ناایمن در سنین نوجوانی بیشتر از سایر دوران زندگی انسان است. بنابراین بایستی در سن نوجوانی، بیش از سایر سنین مراقب بود تا دلبستگیها بر اساس ارزشهای دینی و معنوی شکل گیرد.
ارتباطهای بدون حد و مرز خصوصا در فضای مجازی میتواند دلبستگیهای ناایمن ایجاد کند.
از اصطلاحاتی که این روزها در بین نوجوانان رایج است، اصطلاح کراش (Crush) میباشد که عبارتست از داشتن احساس علاقهی پنهانی، شیفتگی کوتاه، گذارا و شدید نسبت به فردی دیگر؛ به گونهای که شخصِ مقابل معمولا از علاقهی آن فرد به خود هیچ اطلاعی ندارد و یا دسترسی به آن فرد ممکن نیست و هیچ رابطهی صمیمی یا عاشقانه بین آنها شکل نگرفته است. این ارتباط اغلب یکطرفه و در موارد نادر دو طرفه است یعنی هر دو نفر به هم علاقهمند هستند؛ اما از علاقهشان به یکدیگر بیاطلاعاند زیرا هیچگاه این علاقه را به یکدیگر ابراز نکردهاند.
انواع کراش
گونهای از کراش این است که فرد، احساسات شدیدی نسبت به شخص دیگر دارد که عامل برانگیزانندهی این احساسات میتواند وجود توانایی و قابلیتهایی در فرد مقابل نظیر هنرمندی، ورزشکاری، خوانندگی و حتی تواناییهای علمی باشد؛ در نوع دیگر، این علاقه بر اساس جذابیتهای فیزیکی شکل میگیرد یعنی تمرکز نوجوان فقط بر امور سطحی مانند ظاهر آن شخص، نحوهی صحبت کردن، لبخند زدن و... است.
آری وجود اینچنین ویژگیها در طرف مقابل سبب میشود نوجوان نسبت به او ارادت بیش از حد پیدا کند؛ این ارادت گاه بدون هیچگونه ردپایی از احساسات عاشقانه و میل جنسی شکل میگیرد؛ اما گاهی نیز این ارادت توام با شهوت، شیدایی و شیفتهگی است.
نکتهی غیرقابل کتمان در هر کدام از انواع کراشزدن، آسیبزا بودن آن است زیرا نوجوان ناخواسته از فرد مورد علاقهی خود همانندسازی میکند که این امر ریشه در الگوپذیری دوران نوجوانی دارد؛ البته بسیار نادر است که نوجوان از قابلیتهای طرف مقابل الگوگیری کند زیرا کسب قابلیت نیاز به تلاش، صرف زمان و زحمت فراوان دارد که در این دوران نوجوان به دلیل راحتطلبی و کم حوصلهگی، کمتر به سمت و سوی تقلید از محاسن فرد مقابل سوق داده میشود بلکه بیشتر به تقلید در ظواهر او میپردازد که گاه با فرهنگ جامعهی ما ناهمگون است و در اغلب مواقع منجر به انحرافات اخلاقی میگردد؛ بعلاوه اینکه طبق فرمودهی بزرگان دین، "دوست داشتن بیش از حد چیزی، موجب کور و کر شدن انسان میگردد" با این وجود چه بسا نوجوان، امر ضد ارزش را بخاطر
ارادتهای بیجا، ارزش تلقی کند؛ بعلاوه اینکه وجود هیجانات دوران نوجوانی یکی از عوامل کاهندهی قدرتِ تحلیل و تشخیص است.
به نظر میرسد نوجوانان ناخواسته برای در امان ماندن از عوارض و آسیبهای رابطهی نامشروعِ دو طرفه با نامحرم که به رِلزدن معروف است خود را در دام علاقهی دیگری بنام کراش میاندازند. برخی از نوجوانان گمان میکنند کراشزدن هیچگونه آسیبی در پی ندارد، غافل از اینکه هر چند آنان در کراش دچار روابط پر خطر نمیشوند اما در عوض خود را در معرض آسیبهای دیگری قرار میدهند؛ به بیان دیگر آسیب از بین نمیرود بلکه شکل آن تغییر میکند.
آسیبهای کراشزدن عبارتاند از: تقلیدهای کورکورانه، بیاخلاقی، سردرگمی، به بازی گرفتن احساسات خود، از دست دادن تمرکز و قوهی تحلیل، ایجاد درگیری ذهنی، ایجاد شادابی و نشاط کاذب و دچار شدن به خیالپردازی که عدم کنترل هیجان را به دنبال دارد.
بنابر آنچه ذکر شد، لازم است نوجوانان در الگوپذیری نیز حدود و ثغور را رعایت کنند؛ زیرا وابستهگیهای عاطفیِ غیرمنطقی، ممکن است دیر یا زود گسسته شود و این گسستگی عواطف، بیماریهای روحی و مشکلات روانی زیادی در پی خواهد داشت.