روزنامه سراج

پیشخوان فردا روزنامه سراج/امداد رسانی فوری به مردم/یادداشت و خبر و گزارش و عکس های سراجیان در یک نگاه

سرمقاله نویس روزنامه با اشاره به آرزوی دو دهه پیش سران ایالات متحده آمریکا و بر باد رفته شدن این آرزو می نویسد: هر چند طرح خاورمیانه جدید از زمان جرج بوش پسر مطرح شد اما امروز خاورمیانه جدید برخلاف خواست آمریکایی ها خاورمیانه ای بدون اسرائیل خواهد بود. ️به گزارش سراج در بخشی از این سرمقاله به قلم «مسعود پیرهادی» می خوانیم: تقریبا دو دهه از طرح «خاورمیانه جدید» از سوی رئیس‌جمهور اسبق آمریکا می‌گذرد. حتی آن زمان، جرج بوش از جنگ‌هایی که در غرب آسیا به راه انداخته بود، به‌عنوان درد زایمان تولد خاورمیانه جدید یاد می‌کرد؛ خاورمیانه‌ای که اولویت اول آن، امنیت رژیم صهیونیستی و گسترش آن باشد.همان سال‌ها، رئیس‌جمهور آمریکا از ایران و چند کشور دیگر به‌عنوان محور شرارت نام می‌برد. این حرف را رئیس‌جمهور کشوری می‌گفت که طی ۲۴۰ سال از بدو تشکیل دولت، کلا ۱۶ سال در جنگ نبوده ۲۲۴ سال در حال حمله به کشورهای مختلف بوده است. در ادامه بر این نکته تأکید می شود که؛ اتفاقا، زمزمه‌ها و انگیزه‌های تولد یک غرب آسیای نوین همان روزها در حال شکل‌گیری بود. آن روزها خبری هم از جریان مقاومت نبود و شاید حداکثر سخن از هلال شیعی گفته می‌شد. تقریبا ۱۰ سال بعد و در دوره بیداری اسلامی، آمریکا ‌و اسرائیل، همین را هم تحمل نکردند و به خیال وارونه کردن جریان بیداری اسلامی، دست به ناامن سازی برخی کشورهای منطقه در قالب سازماندهی گروه‌های تکفیری همچون داعش، جبهه النصره، ارتش آزاد و … زدند. حاج قاسم می‌گفت بزرگ‌ترین فرصت‌ها در دل بحران‌ها ساخته می‌شوند و جریان حریف، ناخواسته با خلق هرروزه بحران برای منطقه ما، فرصت پیش پای ما می‌گذاشت. در قسمت دیگری از این سرمقاله می خوانیم: امروز دیگر دوران درگیری گروه‌های فلسطینی در برابر دیدگان خوشحال سران اسرائیل نیست. امروز حزب‌الله از شمال و سوریه از شرق، ارتش اسرائیل را مشغول نگه می‌دارند و می‌تراشند تا یمن از جنوب موشک بزند و غزه دفاع زمینی جانانه کند. درست است که غزه خیلی زیر ضربه است و فشار سنگینی تحمل کرده اما فراموش نکنیم که سخت‌ترین سیلی تاریخ ۷۵ ساله اسرائیل را به گوش این عجوزه در حال مرگ نواخته است. ️در خاتمه متن نیز بر این موضوع تأکید شده است: ترکیبی از تحمل و تداوم، اکسیر معجزه‌آسای تغییر معادلات است. یمن یک روز در برابر عربستانی با ارتش اجاره‌ای آن، نیمه‌جان شده بود و امروز برای اسرائیل و آمریکا خط‌ونشان می‌کشد. یعنی در اثر تحمل فشارها و تداوم اقدامات آفندی، نه‌تنها خود به سطح بازدارندگی داخلی رسیده و داخل آرام شده، بلکه در بعد بیرونی نیز به حلقه‌ای محکم از زنجیره مقاومت تبدیل‌شده است. یمن و لبنان و سوریه نمونه‌اند. همین اتفاق برای فلسطین هم خواهد افتاد. ما یکجا با جرج بوش تفاهم داریم و آن‌هم تولد خاورمیانه جدید است. این دردهای امروز هم، دردهای همان درد است. اختلاف اصلی اینجاست که واقعیات صحنه نشان می‌دهد غرب آسیای جدید، منهای اسرائیل است.

یادداشت امروز:
بعنوان یک اقتصاد خوانده معتقد هستم که ساختار ها و نهادهای اقتصادی به مثابه یک تابع هستند ؛ورودی های شما خروجی های شما را تعیین می کنند . به بیان دیگر فلسفه فکری و ایدئولوژی شماست که تصمیمات شما را می سازد. پس قبل از هرگونه صحبت درباره ی سیاست های  اتخاذی باید در مورد فلسفه ی علم صحبت کرد. برای مثال اگر شما برای ارزش نهایی تولید و قیمت کالاها سرمایه را اصل بدانید عایدی را سهم صاحب سرمایه میدانید و نهایتا به کارگر حقوق می دهید اما اگر این موازنه تغییر کرد نتیجه کار شما هم تغییر می کند. برای ورود به بحث و ترسیم آینده ایده آل اقتصاد ایران و معضلات کنونی آن ذکر مقدمه ای که گذشت را لازم دیدم.
اولین قدم در راه اصلاح ورودی ها و داده ها برای خروجی مطلوب تغییر متون کتب درسی دانشگاهی است. تا زمانی که تورم معلولی از سمت تقاضا دانسته می شود و نه عرضه نباید انتظار داشت که نرخ بهره ی وام اربعین ۲۳٪نباشد. این پروپاگاندا باید شکسته شود.
  دومین مطلب که در این مورد شایان ذکر است سلطه ی سوداگری بی حد و حصر بخش خصوصی بخصوص‌ در شبکه بانکی نظام جمهوری اسلامی ایران است. بانکی که وام های چند ده هزار میلیاردی با اقساط هزار ماهه!!! به کارمندان خود و شرکت های تابعه می دهد یقینا برای دادن تسهیلات خرد به جوانان در شرف ازدواج و تولید کنندگان خرد با کمبود منابع مالی مواجه میشوند و نتایج زیان بار خلق پولشان در جامعه به خرد شدن دهک های پایین منجر می شود. این انحصار باید بشکند.
اما قدم نهایی هدایت منابع مالی به سمت کارگاه های کوچک مقیاس و حلقه های میانی است. البته این به معنی تعطیلی صنایع بزرگ مقیاسِ مادر نیست. فقط راهکاری برای جلوگیری از سفته بازی و دلالی کسانی است که توازن بازار را بر هم زده اند.
حال اگر این سه قدم که بنیادین ترین کارهای رویکردی اصلاح اقتصاد ایران است انجام پذیرد 
چندین اتفاق مهم می افتد. بنیان های ایدئولوژیک نظام سرمایه داری غرب که به صورت پیش فرض در اذهان شکل گرفته است به هم میخورد و دیگر رسانه ها به معنای عام آن نمیتوانند از این هژمونی پشتیبانی کنند. پس طبقات مختلف اجتماعی بر هم میخورد و دیگر قشر مرفه از قشر مستضعف جدا نیست. دیگر مسأله مهم حذف بانک های خصوصی و ادغام آن در سایر بانک های دولتی است که بسیار در موضوع خلق پول و تورم مهم است. همچنین کارخانه های بسیاری در شهرهای مختلف شکل می گیرد که از کارفروشی و کارگری بسیاری جلوگیری می کند که در فقه اسلامی هم عقد اجاره از استثناعات است و جایگزین قاعده نیست و  و از دیگر عوامل عدالت اجتماعی در کشور است و در اسلام نیز کراهت شدید بر آن است
پس با معلول ها نجنگیم،علت ها جای دیگر است، فریبمان ندهند.