یادداشت | هشدار حادثه کربلا برای امروز

کربلا هشدار است که اگر ولایت تنها شد، طاغوت، زمامدار امور میشود. آنگاه که آدمیان حلقههای متصل به ولایت را شکستند و از گِرد امام پراکنده شدند، طاغوتیان در قلب امت اسلام نفوذ کردند و نتیجه، تنهاییِ امام در محاصرهی اشقیا شد.
به گزارش سرویس اندیشه سراج، مرضیه عاصی، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی نوشت:
[1].چهل روز و چهل منزل از عاشورا گذشت. گویی این داغ تا همیشهی تاریخ جانسوز است و هیچ اشکی التیامبخش آن نخواهد بود، آنگونه که امام صادق(علیهالسَّلام) فرمود، "ای زراره آسمان، زمین، خورشید و ملائکهی الهی برای حسین(علیهالسَّلام) چهل روز گریستند."(مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۳۱۴) امروز این حبِّ حسین فاطمه است که جهانی را پای پیاده با هر عقیده و تفکری، گِرد حزن بیپایانش، جمع کرده تا همگان معترف شوند، شمع وجود اباعبدالله(علیهالسَّلام) هیچگاه به خاموشی نمیگراید و تا ابد روشنیبخش راه جاماندگان قافلهی کربلاست. چهل روز است که بیرق عزای ارباب بیکفن بر فراز خانهها دیده میشود و عَلَم عزایش در دست زائران پیاده رخنمایی میکند تا به ارباب بگویند، راه ابوالفضل(علیهالسلام) ادامه دارد.
[2].امروز قبر ششگوشهی ارباب، قبلهگاه دلهای عاشق است و راههای منتهی به کربلا سرشار از برکت و رحمتاند تا نگذارند گرما و ازدحام زائران از حلاوت این زیارت کم کنند. او مشعل فروزان سعادت و کشتی نجاتی است برای خوشبختی تمام عالم، به همین خاطر جد بزرگوارش، حضرت محمد(صلیالله علیه و آله) فرمودهاند، "به وسیلهی من هشدار داده شدید و به وسیلهی على(علیهالسَّلام) هدایت مىیابید و به وسیله حسن(علیهالسَّلام) احسان مىشوید و به وسیلهی حسین(علیهالسَّلام) خوشبخت میگردید و بدون او بدبخت. بدانید که حسین(علیهالسَّلام) درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى کند."(البرهان فی تفسیرالقرآن، جلد۳، ص۲۳۲)
[۳].کربلا، لنگرگاه کشتی نجاتِ حسین است، برای مَحرَم شدن در واقعهی حماسهی حسینی، باید بر مدار ولایت، عاشقانه طواف کرد، قول، عمل و ارادهی ولایت، در زندگی ولایی، حجت ما باشد تا بتوانیم در حلقهی ولایتمدارانِ حسین (علیهالسَّلام) قرار گیریم. امروز، امام خامنه ای ولیّ امر مسلمین و نایب امام زمان است و ولایتش، ولایت حسین(علیه السَّلام). برای کربلائی شدن باید همچون یاران حسین (علیهالسَّلام)، گرد ولیّ جامعه گردید و عاشقانه در پی فریادِ "هَل مِن ناصِرِ یَنصُرنی"اش شتافت. او را دریابیم تا زیباییهای راهش را بنگریم و در پایان به خیل قافلهی شهدای کربلا بپیوندیم. هر کس نجات و صلاح میخواهد، باید به سمت حسین (علیهالسَّلام) حرکت کند "اِنَّالْحُسینَ مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة" برای نجات، باید دل به دریای حسین زد و در وادی کربلا، آبدیده شد تا بتوان همراه قافله عشق، همسفرِ کربلاییان شد.
[۴]."اگر مقاومت کردید، آنوقت قله را فتح خواهید کرد... در این راه استقامت بورزید و همیشه حسینی زندگی کنید و حسینی بمانید" (بیانات در دیدار هیئت دانشجویی، ۱۵ شهریور ۱۴۰۲)، چه بسیار افرادی که به حسین رسیدند اما در مقابل او ایستادند و از کشتی هدایتش بهرهای نبردند، برای حسینی شدن، باید مرام او در اعماق جانمان بنشیند و رفتار، کردار و افکارمان رنگ و بوی حسینی بگیرد. حریت از شروط کربلایی شدن است، باید حُر بود تا بتوان خود را به قافلهی یارانِ حسین (علیهالسَّلام) رساند. یعنی چشم در چشم ولایت داشتن، گوش بر لبانِ ولایت سپردن، عمل به فرامین او کردن. هر کس که در کربلا داخل شد، اراده و انتخابش، سرنوشتش را رقم زد که عاقبتش خیر شود یا شر. یکی حربن یزید ریاحی بود که اراده کرد از جبهه باطل جدا شود و با سری افکنده و قلبی نادم در بزنگاه عاشورا به خیل عاشقان حق افزوده شد و یکی ضحاک بن عبدالله مشرقی بود که در بحبوحهی ظهر عاشورا اراده کرد و سپاه اباعبدالله را ترک گفت و تصمیم به ادامه مُردگی در زمین گرفت و هر یک از ما نیز در بزنگاههای تصمیمگیریِ کربلایی باید اراده کنیم در انتخابِ بودن در جبهه حق یا باطل.
[۵].کربلا سرشار شد از بصیرت، ایمان، تقوی، ایثار، جهاد، صبر و... که با خون شهدا تبدیل به حیات طیبهی جاودان و ابدی شد، برای هدایت و رستگاری بشریت در طول تاریخ و هر آنکس که بر صراطِ نورانیِ شهدای کربلا قدم گذارَد و عمل نماید، با عنایات خاصهی سالار شهیدانِ راه حق، از ظلماتِ نفسانی زمین، کوچ و در سرزمین عرشی قرب الهی سکنی میگزیند و آنانکه خود را محروم میکنند از نفخات روحانی حیات طیبهی شهدای کربلا، تنها خود را در ورطهی تباهیِ ظلماتِ نفس، به لعنِ الهی گرفتار میکنند. خداوند خونِ هفتاد و دو تن از مقربین خود را سرچشمهی جوشانی قرار داد تا بر تارک تاریخ بشریت در رگهای آزادگان و مومنان بجوشند و بخروشند، برای مبارزه با ظلم و ستم طاغوتیان زمان و این خون، راز زنده ماندن اسلام حقیقی شد در مقابل دشمنیهای شیاطین جنی و انسی در طول تاریخ و پیر و مراد فرزانهی ما امام خمینی(رحمهالله علیه) چه خوب فرمود، "محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است."
[۶].کربلا هشدار است، که اگر ولایت تنها شد، طاغوت، زمامدار امور میشود. آنگاه که آدمیان حلقههای متصل به ولایت را شکستند و از گِرد امام پراکنده شدند، طاغوتیان در قلب امت اسلام نفوذ کردند و نتیجه، تنهاییِ امام در محاصرهی اشقیا شد که اشرف مخلوقات را لگدکوب ستوران کردند و به راستی که شهادت مظلومانهی یازده خلیفهی معصومِ، نتیجهی تنها گذاشتنِ آنان توسط مسلمین بود در برابر لشکر ظلم! و چه گناهی عظیمتر و خسارتبارتراز دور شدن از ولایت؟! و تا هنگامی که انسانها به حقیقت، گِرد دوازدهمین ولیِ حق اجتماع نکنند و استغاثهای از جنس شعورِ امتِ واحده در اطراف ولایت را به منصه ظهور نرسانند، آن غایبِ منتَظَر قیام نمیکند و اینک نوبت ماست که انتخاب کنیم چگونه زیستن یا مردن را. خون شهدای کربلا، زنده ماند تا تمام شمشیرها را سر به زیر کند و فریاد "هیهات منالذله" را بر بلندای تاریخ زنده نگاه دارد تا پرچم مقاومت در دستان خونخواه حقیقی نهضت عاشورا قرار گیرد.
[۷]. کربلا در آینهی تاریخ آشکار کرد نهایتِ طینتِ ددمنشانهی لشکریان باطل را در برابر مواجهه با مظلومیت و قِلّت لشکریان حقیقت. چگونه میتوان ترسیم کرد جنایات آشکار شده در کربلا را که هنوز پس از قرنها، قلبها را میسوزاند و چه شرح صدری داشت امالمصائبِ صحرای خونین کربلا، حضرت زینب کبری(سلامالله علیها) که تمام این قساوتها در برابر دیدگانش منقش شد و او صبوری پیشه کرد تا زنده بماند حقیقتِ فریادِ شهدای کربلا و کربلا دریایی شد از خون هفتاد و دو مصلح، که مظلومانه و در اوج قساوت و ددمنشی ستمگران در خون خود غلتیدند، اما تن به سازش ذلت بار با لشکریان اِنسی شیطان در زمین ندادند و این دریای خروشانِ لبریز از خون مصلحین تا فرا رسیدن موسم قیامِ صمصامِ منتقم در تلاطم جوشش خود میخروشد و در قلوبِ حقطلبان در جهت زنده نگاه داشتن ندای مظلومانهی شهدای دشت کربلا فریاد "هَل مِن مُعین فَاُطیلَ مَعَهُ العَویلَ و البُکاء" را سر میدهد.