صدای مردم جریحه دار درباره اقدام توهین آمیز کارمند آموزش پرورشی استان اصفهان در آران و بیدگل که به جلسه امام حسین(ع) و بزرگداشت امام خمینی(ره)جسارت کرد را بشنوید
روح الله زم بازی مهدی آریا نوش آبادی در فضای مجازی شهرستان های کاشان و آران و بیدگل در استان اصفهان/چرا به جلسله مذهبی جسارت شد؟/زلزله برچسب ناکارآمدی در صورت عدم توجه به جسارات

می خواستند با این توهین ها و بی ادبی ها و صدای بلند و بم چه در اغتشاشات سال های گذشته و چه در قبل از آن و در اوج روزهای ملتهب فضای مجازی بدون صیانت از فضای مجازی در این چند ساله توسط مردم و بدنه مسئولین شهر ارم ضد انقلاب و شورشگر و منافق و اغتشاشگر...بخورند تا از آموزش و پروش و محل کار خود در کاشان و آران و بیدگل و شهرهای دیگر اخراج شوند و بتواند با این بهانه پناهندگی بگیرند و روح الله زم بازی را نه در کاشان و آران و بیدگل بلکه در خارج از کشور ادامه دهند اما هیچ وقت برچسب نخورد و همواره با مهربانی و مماشات و بخشش و بزرگواری و محبت با آنها برخورد می شد تا اینکه به جلسات مذهبی و دینی امام حسین(ع) و فاطمیون جسارت کردند و حتی زمانی که می خواستند جلسات مختلف را بر هم بزند از جلسه با استاندار اصفهان تا جلسات با حضور مهمان های خارجی و دیپلماسی شهری و...با آنها هیچ برخوردی صورت نگرفت.
کاری به حمایت در دوران اغتشاش ها و ضریب دادن به اخبار معاندهای خارج نشین و کارهای سازمان یافته برای یک مشت پول و فالور و...نداریم که توسط برخی افراد منتشر می شد که به وقتش پاسخ آن را باید داد اما زم بازی در شهرهای مذهبی مانند کاشان و آران و بیدگل هیچ جایگاهی ندارد و عاقبت خوبی نخواهد داشت.
اینکه چه کسانی در پشت پرده موافق رفتار ناشایست شما هستند و خبر می رسانند و تاکید می کنند که شایعه بسازید و دروغ ببافید و...را می توانیم از سبک انتشار محتوا درباره آنها متوجه شویم ولیکن نامی از آنها نمی بریم.
درصورت ادامه حمایت مالی و غیر مالی و اعطای خودرو ...که نصف نیمه تکذیب شد و شایعه خوانده شد و خبر رسانی چه محرمانه و غیر محرمانه،چه پوششی و چه گزارشی و چه یادداشت و چه تحلیل و گزارش ویدیویی و و صوتی ودعوت به حضور در جلسات رسمی و غیر رسمی برای اطلاع رسانی و...زلزله تغییرات رویکردها در سطوح مختلف اتفاق خواهد افتاد چون در مواجه با هتک حرمات مجالس اهل بیتی سکوت کردند و این سکوت نشان از عدم کارآمدی در نظام اسلامی دارد که بر پایه و مبنای اعتقادات مذهبی و حسینی و فاطمی(ع)بنا شده است.
احترام به مراسم مذهبی و جلسات مذهبی بخشی از احترام به اعتقادات دیگران و همچنین تحقق فضای صلح آمیز و همدلی در جامعه است.
شما که در آموزش و پروش شهرستان آران و بیدگل به عنوان کارمند دولت حضور دارید، مسئولیت سنگین دارید و قرار نیست با پول بیت المال که از دولت می گیرد و حقوق بیش از 15 ملیون در ماه علیه جلسات مذهبی محتوا منتشر کنید.
حتی در صورتی که با عقاید دیگران مخالف هستید، از بیان نظرهایی که شاید ممکن است برای دیگران توهین آمیز باشد، خودداری کنید.
به تعبیر مسئولین بالا دستی شما که بسیار محترم است مگر شهر بی صاحب شده که یک جوجه بخواهد علیه جلسات مذهبی اقدام نماید و این نشان ازغیرت دینی و سیاسی اوست.
نادیده گرفتن این موضوع میتواند باعث ایجاد اختلافات و بیاحترامی به مقدسات ریز و درشت کهن شهرهای ایران اسلامی شود.
پس بنابراین آقای مدعی و فرهنگی بدانید که مذاکره و بحث در مورد موضوعات دینی باید با احترام به عقاید دیگران صورت گیرد.
هیچ کس حق ندارد به جای دیگران تصمیم بگیرد که چه کاری را باید انجام دهند.
چگونه یک حرف را که به شما می زنند برنمی تابید و بیانیه می دهید و فلان می کنم و فلان می کنم راه می اندازید و انتظار دارید به به یک کارمند دولتی باید احترام گذاشت ولی وقتی شما به مقدسات جسارت می کنید انتظار توبیخ و تادیب ندارید!
محافظت از عقاید حسینی و فاطمی وعمومی مورد توجه قرار بگیرد.
کارمند دولتی باید در همه اعمال خود به احترام به مردم پایبند باشد.
پیامدها برای نادیده گرفتن مقدسات دیگران واضح است و میتواند با نقض حقوق شهروندی دیگران همراه باشد.
در صورتی که کارمند دولتی به عنوان نماینده دولتی در جلسات مذهبی شرکت میکند، باید به عنوان یک نماینده آرام و متانت را برای دیگران نشان بدهد نه اینکه صدا را در گلو انداخته بلند بلند فریاد بزند که من کت تو را در می آورم و یک نفر بگوید که تو جوراب من را هم نمی توانی در بیاوری!
ایجاد صلح و دوستی در جامعه میتواند باعث افزایش کارایی کارمند دولتی شود.
عدم احترام به مراسم دینی و جلسات مذهبی ضد روحیه شهروندان کاشان و آران و بیدگل است.
هرگونه توهین به مذهب و مراسم مذهبی، موجب افزایش تنش در جامعه میشود و اگر شما موافق تنش هستید به کار خود ادامه دهید.
کارمند دولتی با حضور در جلسات مذهبی و احترام به آنها، نشان میدهد که دولت از ارزشهای دینی بهره میبرد.
احترام به اعتقادات دیگران میتواند به اتحاد و همبستگی در جامعه کمک کند.
کسی به به منسوبین علما و بزگان شهر و امام جمعه های حمله می کند آیا می شود از او انتظار داشت که به جلسات مذهبی و حسینی حمله نکند و حتی نماینده ولی فقیه را مورد حمله قرار ندهد!
برخی گفتند مانند اقای (ف) و (ر) و ....که به فلان شخص ما امکانات دادیم که به طرف ما بیاید اما همان ها دیدند که چطور مورد حمله و عنایت قرارگرفتند و به شکلی که از کرده خود پشیمان شدند و توصیه کردند که سمت او هم نروید چون معلوم نیست چند وقت دیگر قرار است چه کارهای انجام دهد.
حراست از آموزش و پروش وظیفه مردم و علما و روحانیت است و صیانت از اینکه معلمان بتوانند دانش آموزان را با نظام و دین و مذهب و شیعه آشنا کنند نه اینکه جلسات مذهبی و خود روحانیون را به سخره بگیرند و نیازمند نظارت است.
به همین دلیل حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان گفته است :«حوزه نباید آموزش و پرورش را به حال خودش واگذار کند».
برخی کانال ها و سایت ها که همواره مواضع تخریبی علیه نظام و حوزه و دانشگاه وصدا وسیما و ...دارند؛ در آخرین پست های خود به بهانه ذکر مطالبی سیاسی علیه جلسات مذهبی و سیاسی ودر مورد شخصیت های و اثرگذاری افراد خاص اقدام به حمله هدفمند می کنند که در رصد سربازان رسانه ای نظام هستند و پاسخ به آنها داده می شود.
یکی از طلاب حوزه علمیه نوشت:
وی درباره آیت الله یثربی چنین نوشته:آقا زاده ای در خیال مرجعیت (قسمت اول)
مهدی آریا: چند سالیست که سید محمد یثربی؛ فرزند امام جمعه اسبق کاشان در مراجعات مردمی و گفتمان خود از رسیدگی به مسائل دنیای تشیع و جهان اسلام دم می زند. شاگرد آیت ا... وحید خراسانی از مراجع قم که طرفدارانش در کاشان و خودش جانشینی بعد از او را حتمی و مسجل می دانند‼️
داستان بیت یثربی در کاشان بزرگ، داستان مفصل و دور و درازیست که اگر خداوند عمری دهد و تهدیدهای افراد منتسب به این جریان بگذارد؛ سلسله وار به آنها پرداخته خواهد شد.
بیتی که پس از پیروزی انقلاب سال 57 در ایران، بر راس امور نشست و تا اواسط دهه هفتاد عملا همه کاره کاشان و بعضی از شهرها و روستاهای اطراف شد. خوانی بزرگ به وسعت تمدنی هفت هزار ساله.
اما نام این بیت بیش از همه با چند موضوع دیگر کاملا گره خورده است. هتل رضویه مشهد، هیات امنای ناجی آباد، بیمارستان آیت ا... یثربی و ... که هر کدام از آنها دارای مسایل مالی و مالکیتی فراون می باشد. مسائلی که این بیت به طرق مختلف از مسوول و شهروند گرفته تا شکایتهای قانونی، به طرق مختلف لاپوشانی کرده و جز «نگوهای» بزرگ این شهر می باشد. مواردی که مطمئنا بزودی در پیشگاه مردم این منطقه فرهنگی بزرگ پاسخ خواهند داد و هر چه را در طول دهه های پیشین از حق مردم مظلوم به روشهای مختلف تصاحب شده را بازپس خواهند داد.
البته آقازاده قصه ما که مشخص نیست با وجود این همه حق الناسی که بر گردن او و خانواده اش باقی مانده است چگونه میخواهد زعامت دنیای تشیع و اسلام را به عهده بگیرد؟!
یکی از بدیهی ترین موارد دینی و از شرایط یک مرجع تقلید عدم «حرص به مال دنیا» و حق الناس مالی و غیرمالی می باشد. موضوعی که مطمئنا در مورد ایشان صدق نمی کند.
جدای از این مبحث بسیار مهم، فردی که حتی در دیار خود هم جایگاه و پایگاه اجتماعی چندانی ندارند و سرمایه اجتماعیش در حال حاضر به زیر پنج هزار نفر در کاشان سقوط آزاد کرده است، چگونه می تواند تصور کند که داعیه دار زعامت بر جمعیت چند صد میلیونی جهان تشیع و چند میلیاردی دنیای اسلام باشد؟! حتی اقدامات پوپولیستی در مناطق محروم جنوب و غرب کشور هم نمی تواند برای او و جریانش، اعتبار ساختگی بوجود بیاورد.
پرسش تعجب برانگیز دیگری که وجود دارد این است که کسانیکه در حال حاضر هر چه دارند از انقلاب سال 57 است، چرا و به چه دلیل ادای «اپوزیسیونی» در می آورند و تصور می کنند که حافظه تاریخی این ملت همه سالهای گذشته را فراموش خواهد کرد⁉️
این بیت بهتر است تا نمک خورده و نمکدان شکسته نباشند که به زودی تبدیل به چوب چند سر طلا خواهند شد.
آقازاده شهر ما بهتر است تا هر چه سریعتر آنچه را که دهه ها از حقوق شهروندان زنده و به دیار باقی شتافته این منطقه بر ذمه شان باقی مانده است را به بازماندگان آنها برگردانند. حقی که بر گردن زنده گان و فوت شده گان این بیت بوده، هست و باقی خواهد ماند و مسلما مردم این دیار کهن از حق خود نخواهند گذشت و آنها را نخواهند بخشید.
احترام به دیگران فقط در فضای حقیقی نیست بلکه در فضای مجازی نیز هست.
می بینیم که هر روز توسط افراد مختلف داخلی و خارجی با اکانت های فیک یا واقعی حرف های نسبت داده می شود که بوی اهانت دارد.
هرگونه بی احترامی و توهین به استادان و علمای معظم نه تنها از نظر شرعی بلکه از نظر اخلاقی نیز غیر مجاز و نادرست است.
ماجرای بیمارستان آیت الله یثربی را اگر دقیق توضیح می دادیم مورد حمله قرار نمی گرفتیم و نیازمند شفاف سازی است.
هرگونه توهین به فرهنگ و منظومه های اسلامی، عمیقاً غیراخلاقی و حتی آزاردهنده میباشد و سبب تقویت تفکرات بد و بی اعتمادی به نظام میگردد.
تلاش برای خلق فضای اینترنتی پاک و اخلاقی، مشکلات جسارت و توهین شخصی را به شدت کاهش میدهد و عرصهٔ اجتماعی را آمادهٔ فعالیت تفکری و اندیشمندی میکند.
همگرایی جامعه ما در پاسخ به توهین و جسارت مثال زدنی است.
توهین به هر فردی که باشد، برای جلب توجه، خندهدار نیست.
در هر کدام از حیطه های اجتماعی و فرهنگی ما به عنوان بخش جامعه دارای مسئولیت هستیم که باید آگاهی خود
را به روز رسانی کرده و به دیگران این آگاهیها را منتقل کنیم.
دانشمندان و علمای شهرهای کهن مانند یزد و اصفهان و مشهد و کاشان و قزوین و شهر ری و...در کنار بخش های دیگر جامعه، نقش مهمی در توسعه فرهنگ های مذهبی ضرورت دارند.
برخورد با افراد با نشان دادن احترام ، پیشرفت جامعه را به همراه دارد، بنابراین باید به ازای خدمات بزرگی که علمای شهرهای کهن ایران همچون ساخت بیمارستان ها و ساخت مدارس و ساخت حوزه های علمیه و...انجام داده اند قدر دانی شود.
برای بهبود وضعیت علم و دانش، باید به توسعه زیرساخت های علمی و دانشی اهتمام بیشتری داشته باشیم.
بی احترامی به دیگران، مطلقاً با روحیه فرهنگی معلمان و دانش آموزان در اقصا نقاط ایران سازگار نیست حال این فرهنگی ها چه کویری مثل یزد و آران وبیدگل باشند چه در شهرهای آبی مثل بندر عباس و شهرهای حوزه خلیج فارس باشند و چه در شهرهای سرسبز مثل گیلان و...دور از عقلانیت است.
باید پایبند به اصول اخلاقی و احترام به دیگران باشیم و آنها را مثل خودمان در نظر بگیریم.
سعی کنیم به عنوان یک عضو جامعه به توسعه معنوی و فرهنگی جامعه کمک کنیم مه اینکه اگر دیدیم خدماتی انجا شده است آنها را زیر سوال ببریم.
همیشه باید از فرصت هایی که برای بهبود وضعیت جامعه موجود است، استفاده کنیم چه ساختن بیمارستان آیت الله گلپایگانی، باسابقه نیم قرن خدمت به مردم و علما در قم ساخته شده و چه بیمارستان یثربی در کاشان و هیچگاه با بی احترامی به دیگران این فرصتها را از دست ندهیم.
باید به دیگران با معرفت و شایستگی برخورد کنیم و از آنها با بی احترامی صحبت نکنیم، چرا که این بی احترامی ها کاربردهای بسیار منفی دارد و نهایتاً تاثیر گذار بر روابط اجتماعی جامعه میشود.
زمانی بود که نواب صفوی ها بودند که وقتی می دیدند که شخصی علیه علما و سادات اقدامی انجام می دادند خرخره او را می جویدند اما حال چه شده است که هر شخص بی ادبی از راه رسید علما و سادات حرف های نامربوط نسبت می دهد و آنها را زیر سوال می برد!
روزگاری بود که حوزه علمیه با زعامت آیت الله یثربی 2000 طلبه داشت وبسیاری از طلاب و شاگردان این حوزه علمیه مبارکه در شهر دارالمونین کاشان در مسندهای مختلف از امام جمعه ای شهرها و استان ها تا مسند های حکومتی حضور داشتند و افتخاراتی بدست آوردند اما این روزها دیگر مانند سابق نیست و یکی از دلایل کم رونقی آن مطالبی است که منفی بوده و در شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام و وات ساپ و تلگرام و ایتا و بله و شاد و...علیه علما نوشته می شود و این بخاطر عدم صیانت از فضای مجازی و ولنگاری مجازی است.
چرا کارمند آموزش و پرورش آران و بیدگل مهدی آریا نوش آبادی در یکی از شهرستان های استان اصفهان علیه علمای شهر کاشان مطلب می نویسد؟
چه چیزی را می خواهد ثابت کند؟
آیا رئیس و مدیر کل محمد رضا ابراهیمی آموزش پرورش استان اصفهان و جناب رحمت الله مشرقی مدیر و رئیس آموزش و پرورش آران و بیدگل از مطالب و حمله های کارمند خود به علمای شهر که جز خدمت کاری نکرده اند خبر دارند؟
ماجرا از آنجا آغاز شد که یک نامزد می خواست وارد شورای شهر شود که نیازمند تایید بزرگان شهر بود اما به او اعتنای نشد و عکس ها و پوستر های خود را در کنارسادات منتشر کرد.
به بیوت علما و بزرگان شهر سر زد تا از وی حمایت کنند ولیکن چون بنای علما عدم ورود به سیاست است از او حمایت نکردند.
به همین خاطر این عدم تایید سبب شد که این نامزد انتخاباتی که قصد جدی ورود به شورای شهر را داشت و گمان می کرد که با رای بالا پیروز می شود بدون پشتوانه تایید علما و روحانیت در انتخابات شرکت کرد و فقط 1000 رای آورد و از آن روز کنیه به دل گرفت تا اینکه انتخابات تمام شد و بعد علیه اعضای شورای شهر فعلی شروع به مطلب نوشتن در فضای مجازی کرد و حمله به تک تک مسئولین شهر را آغاز کرد.
اگر کسی از اعضای دولت فعلی یا نماینده مجلس شورای اسلامی یا درشورای شهر و...علیه او توسط مهدی آریا نوش آبادی مطلب نوشته نشده بداند که یا خنثی است و به هیچ دردی نمی خورد یا اینکه زد و بندی صورت گرفته و باجی داده شده که توسط او علیه آنها مطلب ننوشته است یا شاید دلیل دیگر دارد که ما نمی دانیم.
ای کاش فقط علیه شورای شهر بود که مطلب می نوشت و او که رای نیاورده بود همه را مورد عنایت قرار می داد و می دهد.
در سیاست اگر خدمات اجتماعی انجام دهید مورد حمله قرار می گیرید حتی اگر هم آیت الله و دکتر و مهندس و..باشید.
احترام به دیگران و آداب اجتماعی بسیار مهم است، حتی در جلسات مذهبی و اگر شخصی بیاید با صدای خواننده زن جلسه مذهبی و سیاسی را تمسخر کند لازم است است که استغفار کند و از تک تک هیئتی ها حلالیت بطلبد چون دستگاه امام حسین(ع) حرمت دارد.
رفتار بیادبانه و جسارت به جای کسب احترام، باعث ایجاد ناپسندیدگی و بدبختی میشود.
برای رسیدن به هدف، بهتر است از مسائل شخصی برحذر باشیم.
همانطور که خود از دیگران احترام میخواهیم، ما نیز باید به دیگران احترام بگذاریم.
رفتار بیادبانه در کسانی باعث شد تا دیگران به او علاقهای نداشته باشند و فرد جناحی به دوستی و همکاری دعوت نشود.
اگر میخواهید در جلسات مذهبی شرکت کنید، دلایل خود را مناسب و محترمانه برای دیگران توضیح دهید.
در جلسات مذهبی، منصفانه و با احترام به کلیه نظرات برخورد می کنیم.
باید با دیگران بهدرستی و همیشه با احترام پاسخ دهید.
اگر با نظرات دیگران موافق نیستید، دلایل خود را منطقی و با احترام ارائه دهید.
برای رسیدن به هدف خود که شهرت است یا پول و مقام وصندلی است توهین نکنید.
احترام به دیگران باعث میشود که خودتان نیز مورد احترام دیگران قرار گیرید.
هرگز نباید دست به بی ادبی و ناروا داری بزنید، حتی به جلسات مذهبی و سیاسی.
برای رسیدن به اهداف، باید به جای بی ادبی و جسارت، از روشهای صحیح استفاده کنید.
بهتر است جرئت خود را به جای جسارت به کار برده و با دوستی به دیگران نزدیک شوید.
هرگز نباید از رفتار ناپسند به جلسات مذهبی برای دیگران اهانت کنید.
همیشه باید قابلیت درک و همدلی با دیگران را داشته باشید و به دیگران احترام بگذارید.
برای جلوگیری از رفتار بی ادبانه باید قبل از شرکت در جلسات مذهبی، رفتار مناسبی را برای خود تعیین کنید
و سعی کنید هرگز از این رفتارها دور نشوید.
اخیرا کلیپی منتشر شده است که یک هیئت باسابقه را نشان می دهد که برخی از چهره های فرهنگی و مذهبی و سیاسی در آن حضور دارند و این کلیپ توسط مهدی آریا نوش آبادی صدا گذاری شده است که خواننده زن و ممنوعه از آن به گوش می رسد و برخی از هئیتی ها مکدر شده اند چون به جلسه فاطمیون و امام حسین(ع)بی احترامی صورت گرفته است و استهزا استنباط شده است که نیازمند تقبیح است تا برای هیچ یک از مراسم های مذهبی دیگر صورت نگیرد.
لازم به ذکر است که ما ۵۴ هزار پایگاه بسیج، ۷۵ هزار مسجد، ۵۰۰ حوزهعلمیه، چند ده هزار هیئت ثبت شده، مخاطب میلیونی داریم که اهانت و بی احترامی به هیچ یک از این ها را روا نمی بینیم.
مهدی آریا نوش آبادی کارمند دولتی و آموزش و پروش آران و بیدگل جلسه مذهبی و سیاسی و اعتقادی فاطمیون در شهر کاشان که بسیار باسابقه است ،توهین کرده است که اعضای شرکت کننده و هیئتی و افراد مذهبی و عزاداران که برای ارتحال حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی مراسم برگزار کرده بودند و افراد حاضر در جلسه شکایت دارند و این موارد به عنوان شکایت علیه او مطرح می شود:
1- توهین به جلسه مذهبی که کتیبه های با نقش و نگار احادیث و روایات و حدیث شریف ثقلین که وصیت پیامبر بود و یافاطمه(س)و یا حسین(ع) با صداگذاری و انتشار کلیپ ها در شبکه های اجتماعی اینساگرام و وات ساپ و ایتا و بله و.. و با صدای ممنوعه و خواننده زن که از نظر شرعی حرام است.
2- توهین به مقام های عالی رتبه نظامی و فرهنگی و اقتصادی و سیاستمداران کشوری و محلی و معلمان و روحانیت و اشخاص حقیقی و حقوقی که در کلیپ حاضر هستند.
3- تشویق به خشونت و تبلیغات خشونتآمیز و راه باز کردن برای استفاده از صدا گذاری های ممنوعه برای جلسات مذهبی و سیاسی و عزاداری های مناسبتی و تجلیل از بزرگان دین و نظام اسلامی.
4- تهیج کاربران شبکه های اجتماعی اینساگرام و وات ساپ و ایتا و بله و..به نفرت پراکنی در شبکه های اجتماعی که هرکسی خواست به جلسات مذهبی و سیاسی و افراد فحش بدهد.
5- توهین به اعضای جامعه مذهبی و سیاسی ونخبگانی که به عقاید محکم و استوار شهرت دارند.
6- کاربرد زبان توهینآمیز صداگذاری با صداهای ممنوعه در جلسات مذهبی کاشان و اران و بیدگل و انتشار محتوای ناسالم در فضای مذهبی کاشان و دارالمومنین در اینساگرام و وات ساپ و ایتا و بله و..
7- توهین به زنان مومن با استفاده از صدای خواننده زن که شرعی و عرفی حرام است
8- تبدیل کردن فضای جلسه مذهبی و دعای توسل به فضای ناامن برای شرکت کنندگان با اهداف مختلف و پنهان سیاسی و شخصی
9- توهین به محل اجرای برگزاری جلسه مذهبی و سیاسی
10- تحریک به خرابکاری و تخریب وجه اجتماعی افراد مذهبی با استفاده از صداگذاری غلط و ممنوعه
11- مقدمه چینی برای اینکه افراد دیگر این کارها را برای هئیت های دیگرفاطمی و حسینی انجام دهند و تحریک به تقلید از رفتارهای ناشایست.
12- توهین به سابقه و تحصیلات علمی و تخصصی افراد و جایگاه اجتماعی افراد حاضر در فیلم و کلیپ با صدای ممنوعه.
13- توهین به عادات و رسوم مختلف جامعه، از جمله شعائر دینی و مذهبی.
14- تحریک به تشدید تنش در جامعه با سبک جدید که منافقانه است و مورد حمایت صوفیان و دراویش و استفاده از صداهای ممنوعه و صدا گذاری با خواننده زن.
15- توهین به سبک زندگی ممومنانه و جلسات عمومی که مقدمه شرکت نکردن مردم در جلسات مذهبی و سیاسی است.
16- شیوع شایعات و اباطیل به منظور جذب توجه مردم به خود به هر صورت ممکن با صداگذاری ناصحیح برجلسات مذهبی
17- تحریک به ترویج فرهنگ توهین با سبک صداگذاری بر کلیپ ها و محتوای جلسات مذهبی.
18- توهین به محتوای برگزاری جلسه و سخنران های مذهبی و سیاسی جلسات که به کم رونق شدن همه جلسات مذهبی می انجامد.
19- تهدید به خشونت و ترسیم تصاویر تخیلی و خنده دار در شبکه های اجتماعی که ممکن است بر سر شرکت کنندگان این جلسه های مذهبی صورت بگیرد و حاصل شود.
20-تحریض به تجمعات نامشروع و نادرست با هدف تحریک به خشونت و بینظمی در جامعه علیه هئیت های مذهبی و سیاسی.
شکایت در دادگاه و ارگانهای قضایی نظام مقدس اسلامی برای این است که حرمت همه هیئت ها و جلسات مذهبی امام حسین(ع) و فاطمی و اهل بیتی در آستانه محرم و صفر محفوظ بماند و هیئت و اقتدار مقدس این جلسات باقی بماند و آبروی جمع شده توسط مردم دین دار در این هئیت ها توسط توهین کننده های دیگر ریخته نشود و تأمین امنیت اخلاقی و اجتماعی در جلسات مذهبی و سیاسی ایران اسلامی صورت گیرد.
از فضای مجازی ولنگارجز این انتظار نمی رود که جلسات مذهبی با صدای خواننده زن منتشر شوند که لایک بگیرد.
مهدی آریا از رئیس شورای شهر کاشان علی هاشمی طاهری شکایت کرده بود که چرا او را در شورای شهر راه نمی دهند و بعد پس آن شکایت ها و جار و جنجال های فضای مجازی از حضور مهدی آریا پس از ۵۶۳ روز در صحن علنیِ شورای شهر تصویر منتشر شد.
اخیرا نیز فیلمی منتشر شد که حاوی تمسخر جلسات مذهبی و سیاسی کاشان است و مهدی آریا ادعا می کند که خود را خرج پیاده نظام نمی کند و علیه نامزد های احتمالی مجلس مطلب می نویسد سعی دارد توجه ها را به هر شکلی که شد به خود جلب کند.
یکی از کاربران فضای مجازی نوشت:راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار چنین نقل کرده اند که در ازمنه قدیم و در اقصای دور در دیار کاسیان جوانکی زیست می کرد بسیار جویای نام و نشان و بشدت شلخته و حیران، نامش ابتدا با صنعت چاپ شناخته شده بود که زور وافر همی به خرج داد و آن را به عاریایی ها پیوند همی زد تا از این نمد کهنه کلاهی برای خود دست و پا کند...
جوانک حیران قصه ما به هر دری زد تا نامی بین سرها در کند و شهره شود اما راه به جایی نبرد تا اینکه لختی ممارست کرد و خود را به دارالتعلیم بلاد کاسیان چپاناند. و قصه از اینجا شروع شد. او هر چه تقلا کرد از عهده اداره یک مکتب خانه و کلاس برنیامد و همین ناکامی حفره ای عمیق در ضمیر ناخودآگاه دماغش(روانش) بنهاد.
اوضاع بدین جا که رسید او هم بخچه اش را به همراه شال و کلاهش برچید و بر زیر بغل نهاد و به سوی بلاد گل آرا که در جوار زادگاهش بود روانه گشت شاید در آنجا کلاس و مکتب خانه ای را بتواند اداره و تدبیر نُماید، اما باز نشد و نتوانست.
زین پس به شهری دورتر مابین طیران و کاسیان روانه همی گشت تا بلکه بتواند در آنجا کاری از پیش ببرد. تاریخ نگاران آن دوره از این بخش زندگی اش اخبار زیادی در دست ندارند اما می دانند مدتی بعد دوباره رحل اقامت به دیار کاسیان نمود؛ بدون اندک تحولی و معلومات جدیدی . مدیران و کارشناسان دارالتعلیم تا شنیدند او می آید عزا همی گرفتند و کنج عزلت از این ناراحتی بر گرفتند.
جوانک شرور در آغازین روزهای آمدنش، مدیریت یکی از مکتب خانه های مهم بلاد کاشو را طلب کرد. زعمای دارالتعلیم بهت زده شور کردند و گفتند: "لا ممکن". او تهدید نمود و بجای تعلیم، آتش به پا کرد. اداره محاسبات و تنبیه دستگاه دارالتعلیم برایش توبیخ صادر کرد و درون پرونده اش نهاد.
بناچار او را به قریه ای خوش آب و هوا در همان حوالی معروف به باریکرسف برای تعلیم و تدریس روانه کردند. اما طولی نکشید که حفره های عمیق ناخودآگاهش، توپخانه اش را مجددا روشن کرد.
گویند در آن دوران سیستم هایی آمده بود به نام فضای مجازی. کاربر قصه ما که نوشتن هم بلد بود خود را به این سیستم هم آپدیت کرد و شبانه روز علیه بزرگان دارالتعلیم نوشت و نوشت و نوشت. البته وقتی این نگارش ها ارضایش نمی کرد به سایر ابنای بشر هم می پرداخت و اینگونه بود که پی برد می تواند با زهر و نیش قلم مجازی اش روحیه مردم آزاری را به نحو احسن تقویت همی کند و چاله های ناخودآگاهش را پر نماید و در کنارش کاسبی هم بنماید؛ بالاخره زندگی خرج دارد.
روزگار به همین منوال سپری می شد که جوانک مشوش، یک روز صبح که از خواب همی برخواست تکلیفش گل کرده بود و هوس رفتن به شورای شهر به مخیله اش خطور کرده بود تا منشا خدمات بیشتری از نوع خودش همی گردد. القصه؛ موسم ثبت نام فرا رسید و او در شبانگاه ثبت نام بدون هیچ ادله ای به یکباره بر امام جمعه شهید آن بلاد حمله کرد!...
سرانجام به هر ضرب و زوری بود ثبت نامید اما از بد حادثه در موسم رای گیری، مجریان امر انتخابات، کلاه حرف الف اول نام خانوادگی اش را ملاحظه نفرمودند و نامش را بجای اولین اسم در جای چهارم از 250 نام گذاردند و این شخص که بالقوه حامل صدها هزار رای بود به خاطر این جابجایی سه پله ای، ناکام شد و نتوانست بیش از چند رای انگشت شمار از مردم که هواخواه او بودند کسب کند. و وی همچنان در حال شکایت از متولیان امر انتخابات آن زمان است.
بگذریم.
بعد از این سلمه بزرگ ، او فکر کرد چگونه درد دماغی اش را مرحم نهد. مدتی به افرادی همی پرداخت. روزها به همین منوال گذشت و او کارش همین بود... پس عنان طاقت از دست تحملش برفت و این بار به جان رئیس الرئوس شورای آن بلاد افتاد. او بزن و رئیس بزن. تا اینکه فهمید رئیس شورا با رئیس بلدیه شهر سخت گلاویز شده. زین پس سرنیزه قلمش را کج کرد تا بلکه برافتادن رئیس بلدیه شهر را نظاره کند.
جوان قصه ما حالا دیگه سن و سالی ازش گذشته بود و چند موی سپید بر سر داشت و الحمد الله وضع مالی اش هم توپ شده بود. بنابراین احساس کرد باید اندکی بیشتر منورالفکر شود. پس خرق عادت کرد و بدون پیپ و عینک دودی و ریش پرفسوری، ابتدا حامی سگ های ولگرد(عذر می خوام بی صاحب) شد و با یاران اینستاگرامی اش اجازه نداد آنها را جمع کنند به نحوی که عاقبت الامر به همت او در این فقره جمعیت سگ های ولگرد در کوچه پس کوچه های شهر از ادم هایش پیشی گرفت و هیچ موجودی در طبیعت از دست این سگ ها در امان نماند. در گام بعدی او با جنبش "می تو" همراه شد تا پوشش از سر و تن زنان بردارند و همپای مصی پولی نژاد و جنبش "ژن ژیان پژو" نسلی را فاسد کنند. پس قلم فرسایی کرد تا بتواند در این زمینه هم سهمی و نقشی هر چند اندک داشته باشد و یه حالی به ناخودآگاه شرورش داده باشد که ناگاه یکی از جوانان شهر به سبک خودش زد بر فرق و ملاجش اما در حال و روز شخص قصه ما فرق اندکی حاصل شد.
پس از این حادثه او متن های نثر مطول در وصف تهویه و هواکش مستراح ها و آزمایشگاه ها و آبدارخانه ها و اتاق های بهداری های بلادش می نگاشت و به شمارش 1134 هواکش آن بهداری ها مشغول شد و عهد بست تا تصویر آخرین آنها را نگیرد از پا ننشیند. البته شمارش و رهگیری سرویس های ایاب و ذهاب بیش از 5 هزار کارمند و مدیر و استاد دانشگاه آن بلاد را هم به سفارش معدودی از مدیران معزول دستگاه بهداری بر عهده خود نهاد تا بلکه بتواند سنگی بر چاه بیاندازد و ماشین سلامت شهر سقوط کند.
خلاصه؛ قصه ما به سر رسید غلاغه به خونش نرسید.
یکی دیگر از کاربران شبکه های اجتماعی چنین نوشت:
رئیس فلان جا تا دیروز می گفت اگر شمر را ببخشم فلان خبرنگار زن و مرد آقای (ج) و خانم (آ) و (ب) را نمی بخشم چون به من ظلم کردند و حرفش ناحساب هم نبود ولی الان آنها را در آغوش گرفته است!نکند شمر آدم شده و تاریخ را باید برایتان دوباره بازگو کنیم که اینها به هر کسی که نزدیک شدند شکست خورد و جز افتضاح چیزی به بار نیامد.
اینها لات های کوچه های خلوت هستند که پاچه گیر بودند و هستند و خواهند شد مخصوصا در ایام انتخابات که حمله به شورای نگهبان را شروع کردند.
به عبارت دیگر "لات کوچه خلوت" به مفهوم گزارشهایی است که معمولاً با عنوانهای جذاب و توجهبرانگیز در رسانهها منتشر میشوند، اما به دلیل کمبود اطلاعات و دادههای قابل اطمینان نیست.
به عبارت دیگر، این گزارشها ممکن است تحت الفظی جذاب باشند، اما اطلاعات داخل آنها بیشتر به صورت حدس و گمان است و شبیه بازی مافیا است.
بعضی از نمایندگان احتمالی مجلس دورهم جمع می شوند و مافیا بازی می کنند!
آن روز که بازی مافیا مد نبود بازار اتهام زنی ها داغ بود و حالا که در محافل و حتی صدا و سیما و شبکه های ماهواره ای و ..تبلیغ می شود دروغ و اتهام و پاچه گیری ...قطعاً بیشتر خواهد شد.
شورای محترم نگهبان برای این چالش فکر داشته باشد.
بهترین راه این است که اشخاصی را که در بازی مافیا تجربه کسب کرده اند که خوب به رقیب انتخاباتی خود تهمت بزنند و دروغ ببندد را بدون هیچ اغماض رد صلاحیت کنید تا بفهند با تهمت و ....بازی مافیا نمی توانند در واقعیت و صندوق رای بیاورند.