سراج آنلاین:
گفت وگوی خواندنی سراج با اولین فرمانده سپاه پاسداران ایران/انقلاب ایران نه تتها خاورمیانه را لرزاند بلکه این انقلاب روزی دنیا را خواهد لرزاند

جواد منصوری کیست؟او نظامی و دیپلمات ایرانی است که اولین فرمانده سپاه بود و همچنین سفیر ایران در چین و پاکستان که با وی به گفتگو نشستیم
به گزارش خبرنگار سیاسی روزنامه سراج، جواد منصوری دیپلمات سابق ایرانی و اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب گفت: در مورد چرایی انقلاب خیلی حرف تاکنون گفته شده است که اگر بگوییم دهها و صدها کتاب تاکنون برای پاسخ به سئوال در داخل و خارج نوشته شده است که اغراق آلود و مبالغه آمیز نیست و بنده برای میان بر زدن به ۷ جلد کتاب اسدالله اعلم وزیر تشریفات دربار شاهنشاهی اشاره میکنم که ابتدا روزانه در مورد همه اتفاقاتی که در آن زمان به وقوع پیوسته به صورت خاطرات خود جمع آوری کرده و سپس این خاطرات را در بانکی در سوییس سپرده که بعد از مرگش بدست همسرش یا دکتر عالیخانی برسد.
منصوری معاون فرهنگی و کنسولی وزیر امور خارجه در دوران گذشته بیان داشت: اسدالله اعلم فروردین سال ۵۷ بعلت به ابتلا به بیماری سرطان فوت شد، یعنی عمرش به ۲۲ بهمن سال ۵۷ نرسید وده سال بعد از مرگ او خانوادهاش با مراجعه به بانک مزبور در سوییس یادداشتهایش را تحویل گرفتند و آقای عالیخانی این یادداشتها را تنظیم کرد که تبدیل به ۷ جلد کتاب شد که در این نوشتهها به خاطراتی از او بر میخوریم که بسیار عجیب و غریب است و باور کردنی نیست.
وی افزود: مثلاً اعلم در بخشی از یادداشتهایش اشاره به این خاطره در سال ۵۵ میکند که به شاه میگوید اعلی حضرت وضع مملکت خیلی خراب است و من نگرانم که نه از تاج نشانی بماند و نه از تاج نشان یعنی دولت وضعش بسیار خراب است و ساواک به طوری دیگر و اقتصاد بسیار خراب است و مردم معترض هستند وشاه در پاسخ به اعلم می گویند یعنی تو فکر میکنی که مردم می گویند که ما خائن هستیم؟ و یا تاکنون خائن بودهایم؟ اعلم پاسخ میدهد: شاید واین دقیقاً دست خط خود اعلم بعنوان وزیر تشریفات دربار شاه میباشد و کسی نمیتواند ادعا کند که این مطالب حروف چینی شده است که از این مطالب در یادداشتهایش فراوان است.
سفیر اسبق ایران در چین جواد منصوری اظهار داشت: به عنوان نمونهای دیگر اعلم میگوید، امروز سفیر امریکا آمد و یک صحبتهایی در مورد وضع مملکت کرد که من فکر میکنم که تا ۵۰ سال دیگر هم نمیتوانم صحبتهای سفیر امریکا را بازگو کنم ولی اشارهای به صحبتهای سفیر امریکا در یادداشتهایش نمیکند که چه گفت ولی بنده از ابتدا تاکنون در دفاع از چرایی شکل گیری و انجام انقلاب جوابی حتی به هر ضد انقلابی میدهم که نتوانسته پاسخی در خصوص آن داشته باشد و شما به هر ضد انقلابی داخلی و خارجی که راجع به اینکه چرا انقلاب شد؟ در پاسخ این جواب بنده را بدهید اگر مراجعه به اینترنت کنید و متن بیانیه شاه در ۱۴ آبان ۵۷ را سرچ کنید خود شاه در آنجا توضیح میدهد که چرا در ایران انقلاب شد که بخشی از آن بیانیه که در تلویزیون توسط خود شاه قرائت شد به این شرح است که: شاه در آن بیانیه میگوید: من متعهد میشوم که خطاهای گذشته، بی قانونیها، ظلمها و فساد در کشور دیگر تکرار نشود وو از هر جهت جبران شود وپیام انقلاب شما را شنیدم وو آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی دادهاید تضمین میکنم که در آینده کشور را بر اساس قانون، عدالت، اراده ملی که باید گفت منظور شاه از ذکر کلمه اراده ملی چه بوده است؟
منصوری که به عنوان سفیر ایران در پاکستان فعالیت میکرد در ادامه این گفتگوپیرامون انقلاب اسلامی و چرایی آن با روزنامه سراج بیان داشت: یعنی مملکت تا الان تحت سلطه خارجیها بوده و ما هیچ ارادهای در اداره مملکت تاکنون نداشتهایم پس شاه ضمن اعتراف به مردم وعده میدهد که از این پس مملکت بر اساس اراده ملی اداره خواهد شد، یعنی همان چیزی که انقلاب بر اساس استقلال با شعار نه شرقی نه غربی شکل گرفت و حرف امام و ملت بود که سلطه خارجی نباید باشد که خود شاه در آن بیانیه قول میدهد از این پس مملکت بر اساس اراده ملی بدور از استبداد، ظلم و فساد اداره شود و در شروح آن بیانیه شاه اعتراف نمیکند که من قبول دارم که خانوادهام در فسادهای گسترده دست داشتهاند و قبول دارم که بعنوان شاه کوتاهی و اجحاف زیادی در حق مردم کشور انجام دادهام و بعد میگوید در راه انقلاب ملت ایران، علیه استعمار، ظلم و فساد، در کنار شما هستم و خواهم بود و برای حفظ شعارهای اسلامی و برقراری آزادی و پیروزی و تحقق خواستهها و آرمانهای ملت ایران، همراه شما خواهم بود.
وی اضافه کرد: خب به نظر شما ملت ایران بعد از شنیدن این اعترافات شاه چه کاری باید انجام میداد؟ باید میگفتند اعلی حضرت شما همچنان در سلطنت بمانید و ما به خانههای خود مراجعه میکنیم؟
یا اینکه ملت ایران به شاه گفت: تو یک شخص مجرم و جنایت کار بواسطه همین اعترافات شخص خودت هستی حتی قبل از آن شاه اعتراف میکند که تخلفات و کشتار زیادی توسط دستگاه رژیمش انجام شده است و با این اعترافات، ملت ایران باید میگفت: بسیار خب شما در مسند سلطنت باقی بمانید؟ ولی مردم ایران چی گفتند؟ گفتند خیر، تو دیگر صلاحیت ماندن در این پست و جایگاه را نداری و باید محاکمه بشوی و به همین دلیل بود که شاه از کشور گریخت و فرار کرد چون اگر دو هفته دیگر در ایران نی ماند قطعاً بدست مردم انقلابی ایران گرفتار و دستگیر میشد.
وی در پاسخ به سؤالات خبرنگار سیاسی روزنامه سراج اظهار کرد: اینکه چگونه انقلاب شد؟ در پاسخ باید گفت: یک اتفاق عجیبی در دهه چهل به خصوص در روز پانزده خرداد سال ۴۲ افتاد که بعدها حضرت امام خمینی (قدس سره) روز ۱۵ خرداد را به عنوان مبدأ و سر آغاز انقلاب معرفی کردند حالا چه شد که ۱۵ خرداد بعنوان مبدأ انقلاب از جانب امام معرفی شد؟ این نکتهای است که متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده است که باید گفته شود در روز ۱۵ دخرداد سال ۴۲ یک نیروی جدید نا شناخته بسیار قدرتمند در کشور شکل گرفت که این نیرو به تدریج وسعت پیدا کرد و ریشه دواند و قدرت عظیمی یافت تا توانست رژیم شاه را سرنگون کند که این نیرو تا امروز ادامه دارد و تا زمانی که این نیرو وجود داشته باشد این انقلاب به طور قطع و حزم پا برجاست این نیرو برای برخی در دنیا همچنان ناشناخته است که امام در واقع این نیرو را شکل داد که در وصیت نامه امام راحل (ره) اشارهای به این موضوع دارند که میفرمایند علت این قدرت این سه عامل است این سه عنصری که در ۱۵ خرداد سال ۴۲ به هم پیوستند و تشکیل یک نیروی عظیم دادند در صورتی که همچنان پیوستکی خود را حفظ کنند همچنان پیشران قدرت انقلاب اسلامی با وجود هر گدنه فراز و نشیب خواهد بود.
منصوری گفت: اینکه میبینید قبلاً امام و مقام معظم رهبری اکنون نسبت به آینده انقلاب با اطمینان، علی رغم تمام مشکلات و تهدیدات و مبهمات و همه و همه مسایلی که هست، سخن به میان میآورند ولی نمی بینید که نه امام خیلی قرص محکم میفرمایند این انقلاب پا برجا می ماندو مقام معظم رهبری نیز با صلابت به آن اشاره می فرمایندلازم است که یک خاطرهای از خود نقل کنم سال ۵۸ که بنده فرمانده سپاه بودم از آنجاییکه نشکلات بسیاری را در کشور شاهد بودیم که اصلارقابل تصور برای مقایسه با مشکلات اکنون نیست که ۵ جبهه تجزیه طلب تحرکات عجیبی را رقم میزدند، تحرکات منافقین و ضد انقلاب را داشتیم، امکانات و نیروی چندانی هم نداشتیم که بسیار این مشکلات عجیب بود و برای آن محضر امام (ره) شرفیاب میشدیم و به مشکلات عدیده اشاره میکردیم در یکی از جلساتی که خدمت حضرت امام رسیدم، بنده به اتفاق یکی دو نفر از شورای فرماندهی سپاه، در خصوص برخی نگرانیها با امام خیلی صحبت نمودیم که امام بعد از شنیدن هر صحبتی به ما دل داری میداد ولی ما به جهت شرایط جوانی خود در نزد امام (ره) بی تابی میکردیم واز هر دری برای ابراز مشکلات وارد نی شدیم که نهایتاً وقتی امام دید که ظاهراً با دلداریهای امام قانع نمیشویم فرمود: پس بگذارید یک نکتهای را به شما بگویم: این مواردی را الان می گویم نه در خواب دیدهام و نه کسی برای شخص بنده باز گو کرده است و در نه جایی خواندهام بلکه بدون واسطه و با حضور خودم شاهد شنیدن این سخنان حضرت امام (ره) بودم که در قطعیت و سند آن تردیدی نداشته باشید البته اشاره اکنون بنده در صحیفه نور حضرت امام ره، مربوط به آن جلسه که در ۲۹ مرداد ۵۸ اتفاق افتاد تحت عنوان سخنان امام با برخی از فرماندهان سپاه به طور مختصر هم نوشته شده است
اولین فرمانده سپاه گفت: امام در برابر بی تابیها و نگرانیهای ما فرمودند شما مطمئن باشید که این انقلاب میماند و ما پرچم این انقلاب را به دست صاحب اصلی انقلاب حضرت حجه ابن الحسن العسکری، (عج) تحویل خواهیم داد و کسانی که دارند علیه انقلاب توطئه میکنند فقط زحمت ما را زیاد میکنند و مطمئن باشید که کاری از پیش نخواهند برد اما همه ما باید امتحان بشویم که البته این سخن از جانب خداوند در قرآن در سوره انفال است که خداوند به پیامبر (ص) میفرمایند و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی این تو نبودی که تیر انداختی که در جنگ بدر مشرکین شکست خوردند و پا فرار گذاشتند بلکه این خدا بود که این تیرها را به هدف زد و بعد بدنبال آن آیه قران میفرمایند اگر که ما به شما پیروزی دادیم برای چه بود؟ ما میخواهیم مؤمنین را حسابی امتحان کنیم که ببینیم اگر پیروز در جنگ و یا شکست خوردند چه رفتاری انجام میدهند والان هم بعد از چهل و سه سال معلوم میشود که چه کسی قبول در این آزمون شد و چه کسی در این امتحان رد شد وامثال سردار سلیمانیها با سعادتمندی در این امتحان قبول شدند و خیلیها از این آزمون رد شدند البته امام (ره)، در چند جای دیگر نیز مشابه به این سخنان را داشته است به طور مثال درریکی لز سخنرانیهایش فرمودند: من با اطمینان می گویم اسلام پوزه ابرقدرتها را به خاک مذلت خواهد کشاندو یا در جایی دیگر میفرمایند: این مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی که شما می گویید برای آنان مرگ به جود میآورد شما که دید که شوروی و کمنیسم نابود شد و امریکا هم که در جریان هستید که به نفس زدن افتاده و رو به افول و زوال است.
جواد منصوری (زاده ۱۳۲۴ کاشان) نظامی و دیپلمات ایرانی ابراز داشت: حالا این سه عنصری که باید پیوسته و همیشه با هم باشند تا آن قدرت شکست نا پذیر همچنان پر قدرت بماند چیست؟
۱_مردم مؤمن، با بصیرت آگاه و متحد حاضر در صحنه
۲_ اسلام واقعی، اسلام با شهادت، اسلام شیعی، اسلام سیاسی و انقلابی
۳_ رهبری مرجعیت دینی سیاسی یا همان تعبیر رهبری ولایت فقیه
افزود: این سه عنصر وقتی با هم ترکیب میشود یک قدرت بی بدیل بوجود میآورند و به همین دلیل بود که امام فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد و همچنین امام (ره) در بسیاری از سخنانش، مردم را دعوت به اسلام میکنند که ما وقتی سخنان امام. ره را دنبال میکنیم به تاکید ایشان به وحدت و اسلام شده است و مرجعیت دینی و سیاسی ایران هم در دنیا اصلاً نظیری ندارد.
معاون فرهنگی و کنسولی وزیر امور خارجه بود، از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ در گفتگو با ما اظهار داشت: یکی از سیاستمداران معروف مصر گفته بود که اگر ما، یک شخصیتهایی نظیر یک صدم امام خمینی. ره داشتیم قطعاً در مصر تاکنون چند بار انقلاب شده بود بنا بر این این ترکیب به عنوان انقلاب آمد در صحنه و اقدام کرد و شما دیدید که هیجکس نتوانست جلوی آن را بگیرد شما می دانید ولی ممکن است که از همه وقایع مطلع نباشید که از صبح روز ۲۳ بهمن ۵۷ تا امروز توسط دشمن، چقدر بر علیه ما توطئه شده است و چقدر دشمن امکانات و هزینه برای دسیسه و نقشه و توطئه بر علیه انقلاب تاکنون کرده است واصلا باور کردنی نیست و نمیدانم که ممکن است شما از بسیاری از نقشههای دشمن بر علیه ملت انقلابی ایران خبر ندارید
مثلاً قضیه طبس چگونه خنثی شد؟ ما که اصلاً خبر نداشتیم اما خداوند آن توطئه دشمن را خنثی کرد که موارد متعدد از این دست میباشد که تاکنون به اشارهای نشده است به طور مثال که برای اولین بار گفته میشود ودر آن سالها از تسلط نیروهای اشغالگر آمریکایی بر عراق و سقوط رژیم بعث، در ادامه رژیم صهیونیستی، انگلیس، امریکا و ائتلاف عربی متحد با جبهه استکبار با یکدیگر جلسهای گرفتند که طرحی ریخته باشند برای یک تهاجم سراسری به ایران که به حساب خودشان کار ایران را یکسره نمایند و شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی عجیب دنبال پیگیری این مسئله بود و همه امکانات لازم برای یک حمله سراسری به ایران را مهیا و آماده کردند که حتی قصد داشتند از بمب اتم نیز در این توطئه بر علیه ایران استفاده کنند اما چند روز به انجام این حمله یک طوفانی در امریکا به اسم طوفان کاترینا بوجود آمد که سه ایالت امریکا را بر اثر شدت آن طوفان ویران و نابود شد وآنقدر خسارت آن طوفان عجیب بود که دولت امریکا همه برنامههای داخلی خود را با تعطیلی، اعلام وضع فوق العاده کرد که هنوز آوارههای آن طوفان نتوانستهاند که سر پناهی برای خود فراهم سازند.
وی تبیین کرد: چه کسی این توطئه را خنثی کرد؟ شارون تمام تلاش خود را کرد تا این اجماع را به وجود بیاورد و حکم حمله به ایران را از امریکا با همراهی این کشور و سایر کشورهای وابسته به خودشان را گرفت و بلافاصله مشغول برنامه و ریزی و طرح ریزی عملیاتی شدند، شارون به امریکاییها گفت شما خودتان را معطل، عراق و افغانستان نکنید وهمه نیروها را جمع کنیم تا کار ایران یکسره شود تا مسائل منطقه به دلخواه نا پیش برود بنابر این خواست خداوند است که این انقلاب ما بر جا بماند زیرا با یک نیروی نا شناخته برای دنیا به پیروزی رسید تا آنجایی که بعد از ۷ سال از انقلاب، تازه دستگاههای اطلاعاتی دنیا کم کم متوجه قدرت این نیروی به هم پیوسته ایران شدند لذا در سال ۶۴ سیا سازمان جاسوسی امریکا و سایر مراکز جاسوسی استکباری مثل انگلیس و فرانسه و آلمان دور هم نشستند که تصمیم بگیرند که با انقلاب نردم ایران چه بکنند.
اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگو با روزنمه سراج بیان داشت: در ماجرای جنگ تحمیلی هم که همه مطلع هستید که دشمن موفق نشد تا به مقاصد خود برسد و صدام ادعای پیروزی یک هفتهای در حنگ با ایران نمیکرد و به خبرنگاران وعده داد که مصاحبه بعدیاش در تهران برگزار خواهد شد و دشمن وقتی دید که هر توطئهای بر علیه ملت ایران پایه ریزی و اجرا کرد به شکست روبرو شد در جمع بندی نهایی گفتند که باید کاری کنیم که این سه عنصر قدرت ایران از یک دیگر ازهم بپاشد واگر توانستیم این سه ترکیب را از هم جدا کنیم دیگر احتیاج به جنگ مستقیم نظامی با ایران نیست یعنی اینکه مردم را از نظام و رهبری دور کنیم.
در ادامه گفتگو مطرح شد: اینکه الان تبلیغ سلطنت طلبی توسط دشمن باب شده، منظورشان این است که مردم را از رهبری جدا کنند ودر سال ۶۴ در نشست سازمانهای جاسوسی استکبار برای پایان دادن به انقلاب مردم ایران برنامه ۳۰ ساله برای خود در نظر میگیرند، به طوریکه در این برنامه به جدا سازی مردم از مراجع شیعه فکر میکنند که کاری انجام شود که اعتبار مراجع شیعه در تزد مردم کم رنگ شود و یکی از بندهای آن این بود که عزاداریها بصورت مبتذل در بیاید، یعنی از شکل عزاداری هدف دار خارج شودالبته شاید چند نفری در دنیا فهمیدند که در سال ۵۷ چه اتفاقی در ایران رخ داده است و به فکر آنان نرسید که در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد مثلاً رئیس سازمان سیا بعد از ۲۲ بهمن میگوید آنچه که در ایران به عنوان انقلاب اتفاق افتاد یک واقعه مهم و فوق العاده نبود بلکه یک واقعه عجیب و باور نکردنی بود زیرا ما ایران در زمان پهلوی به گونهای ساخته بودیم که برای همیشه این کشور زیر سیطره نفوذ ما باشد و نمیدانیم که مردم ایران چگونه نا را از این کشور اخراج کردند؟
وی افزود: پس برای آنان خیلی عحیب بود لذا بیکار ننشستند و تا این انقلاب به مسیر پر قدرت خود ادامه میدهد دست از سر مردم ایران بر نخواهند داشت به طوری که سعی میکنند که حداقل یک نظام دینی مستقل که به استکبار باج نمیدهد، نباید در ایران بر سر کار باشد که الگویی برای سایر ملل نباشد وپس تمام بهانه بحثهای هستهای و موشک و حقوق بشر همه آن یک بازی بیشتر نیست بلکه آنها اصل نظام دینی و اسلامی را نشانه گرفتهاند و به کمتر از آن راضی نیستند، مثلاً می گویند شما حزب الله را خلع سلاح کنید ما تمام منافقین و رهبران جریانهای محارب را کت بسته تحویل شما میدهیم، یا می گویند شما دست از تبلیغ اسلام بر دارید ما نیز در مقابل پرونده حقوق بشر شما را میبندیم چون واقعاً از تبلیغ اسلام میترسند و مردم دنیا تحت تأثیر این اسلام سیاسی جلوی استکبار قد علم کرده است چون هیچ مکتبی دیگر به جز اسلام در دنیا اعتباری ندارد ومی گویند اسراییل را به رسمیت بشناسید بعد میتوانید حتی سلاح هستهای تولید کنید پس مسئله شکل دیگری دارد.
منصوری دیپلمات ایرانی گفت: دشمن فکر میکرد انقلاب مردم ایران مثل سایر انقلابهای دنیا خواهد بود و آنها خواهند توانست ظرف مدت ۶ ماه یکسال یا حداکثر ۲ سال آن را منحرف کنند، باید به یک سند اشاره کنم که از اسناد لانه جاسوسی امریکا بدست آمده است سفارت امریکا در اردیبهشت سال ۵۸ یعنی ۳ ماه بعد از انقلاب یک نانه ای به وزارت خارجه امریکا در واشنگتن مینویسد که وضعیت امنیتی سفارت در ایران مطلوب نیست و ما نگرانیم که اسناد سفارت به دست انقلابیون ایران بیوفتد، اگر اجازه بدهید ما این اسناد را به واشنگتن انتقال دهیم اما وزارت خارجه امریکا در پاسخ به نامه جواب میدهد که نگران نباشید وداحتیاج به جمع آوری اسناد و ارسال آن به امریکا نیست چون این اشخاصی که انقلاب کردند نمیتوانند ایران را اداره کنند و ما به گونهای ایران را ساختهایم که هیچ کس به جز ما نمیتواند این کشور را اداره کند و ما تا شش ماه دیگر باز خواهیم گشت و به این اسناد و دستگاههای جاسوسی در سفارت احتیاج خواهیم داشت به همه دلیل است که شما میبینید اینطور خصمانه و با این هجمه سنگین بر علیه ملت ایران تاکنون سرمایه گذاری کرده اند.
در پایان این گفتگوی صمیمانه با جواد منصوری (زاده ۱۳۲۴ کاشان) نظامی و دیپلمات ایرانی بیان شد که جریانات غرب گرا که در طول این چهل و سه در ایران بودهاند آخر حرفشان این ست که باید سر تعظیم در برابر امریکا فرود بیاوریم چون کدخدا امریکاست پس باید اجازه دهیم که دنیا را بچاپد، موشه دایان صهیونیستی گفت انقلاب ایران نه تتها خاورمیانه را لرزاند بلکه این انقلاب روزی دنیا را خواهد لرزاند که الان ما شاهد این مسئله هستیم و میبینیم که چه اتفاقاتی بر علیه نظام سلطه در دنیا تحت تاسی انقلاب اسلامی ایران در حال وقوع است.