یادداشت امروز
سراج یادداشت/پت و مت نباشیم!

نجمه صالحی
همه ما در مقطعی از زندگی با انیمیشین پت و مت سرگرم شدهایم و از کارهای آنها که در آخر نیمه تمام میشد، حتی عصبی هم شدهایم مثلا یادم هست در قسمتی از آن، دو یار یا برادر که آخرش رابطهشان را نفهمیدم، تصمیم گرفتند کتابخانهای بسازند تا کتابهایی که در گوشه گوشهٔ خانه جمع شده بود، خانهای بیابند.
پت و مت برای درست کردن کتابخانه نیاز به لوازمی داشتند، برای همین تصمیم گرفتند با فروش کتاب، ابزار لازم را خریداری کنند؛ یک کتاب را به عنوان الگوی اندازهگیری قرار دادند و با تلاش و کوشش زیاد و اندازه گیریهای دقیق توانستند کتابخانه را بسازند.
هنگامیکه کارشان تمام شد و طبق معمول دستهایشان را به هم زدند، سراغ کتابها رفتند تا آنها را در قفسه بگذارند که دیدند ای دل غافل!! کتابی جز آن کتاب الگو باقی نمانده است!! لذا تصمیم گرفتند وسایل نجاری را در قفسهها جایگزین کنند؛ وضعیت این دو نفر، حال و روز بعضی از ماست.
در واقع این دو نفر در حین انجام کار، هدف خودشان را فراموش کرده بودند، درست است که طبق الگو کتابخانهای ساختند، اما یادشان رفته بود این تلاشها برای به وجود آوردن فضای مناسب برای همان کتابهایی است که از کف دادهاند، در آخر هم برای اینکه دلشان را خوش کنند به این رضایت دادند که کاربری کتابخانه را عوض کنند.
در طول زندگی گاهی، دچار این مشکل میشویم، یعنی هدف زندگیمان را فراموش میکنیم، درست است که کارهایی هم در طول مسیر با موفقیت انجام میدهیم ولی در واقع رضایت دادن به امری است که در راستای هدف نهایی ما نیست.
بعضی وقتها آنقدر درگیر حواشی هدف میشویم که اصل هدف فراموش میشود، گاهی آنقدر درگیر لذت بردن از مسیر هستیم که از مقصد غافل میشویم، دقیقا حال مسافری است که با بیتدبیری تمام پساندازش را در راه خرج کرده و برای رسیدن به مقصد چیزی برای خود باقی نگذاشته است.
اگر سایه مسیر و مقصد را مشخص کنیم و با نقشهٔ راه، برای آن قدم برداریم، قدمهایی که روزانه و مثبت باشد، زندگی معنای زیباتری پیدا میکند.
بادی به هر جهت زندگی کردن و رضایت به چیزهایی که جایگزین هدف میشوند، چیزی جز تلف کردن وقت نیست.
شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن، ج۷، ص۱۷۳ میگوید:«« در حدیث است که اگر میشد کسى در قیامت به خاطر احساس مغبونیت بمیرد اکثر اهل محشر میمردند از اینکه چقدر عمرشان تلف شد و از بین رفت!
تمام کارهای من میتوانست بر اساس رضاى حق و بر طریق پیمودن صراط عبودیت باشد. حتى میتوانستم لحظات خواب خود را به عبادت تبدیل کنم.
انسان اگر کارهایش بر اساس برنامه الهى باشد همه کارهایش عبادت میشود. خوابى که بر اساس احتیاج باشد، براى این باشد که انسان رفع خستگى کند تا باز به کارهایى بپردازد که در آنها رضاى حق باشد عبادت است. غذا خوردنش هم عبادت میشود، شوخى و مزاح کردنش هم عبادت مىشود.
هر چه که در این مسیر در حد نیاز باشد و هدف اصلى انسان خدا باشد همه عبادت میشود. آیا من میتوانم شش ساعت پشت سر هم بخوابم و همه خواب من عبادت باشد؟ البته میتوانم.»»
به قول معروف «مومن باید زرنگ باشه!!»
رسول مهربانیها صلی الله علیه وآله فرمودند:
المُؤمِنُ کَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ .
مؤمن زیرک و باهوش محتاط است.*
کیاست نوعی زیرکی و تشخیص مواقع و مواضع است، کسی که در مسیر زندگی است باید زرنگ باشد؛ موقعیتهای مختلف را به درستی تشخیص دهد و عمر خود را هدر ندهد.
به نظرم شهدا از جمله زرنگترین مومنهای زمانهٔ خود بودند، کاش روزی ما نیز شهادت باشد!!