سراج روزنامه سراسری صبح ایران
نجمه صالحی، دکتری تاریخ اسلام /جهاد پژوهشی؛ مأموریت نخبگان در گام دوم انقلاب

برخی مراکز علمی به جای هزینه در طرحهای مهم پژوهشی مفید در کارهای غیرضروری سرمایهگذاری میکنند که این مسأله، انگیزه پژوهشگر را از ادامه دادن در این مسیر میگیرد یا انگیزه وی راکاهش میدهد.از دیگر سو متولیان آموزش باید در انگیزهبخشی به جویندگان دانش مجاهدت کنند و آنان را به حضور در میدان پژوهش رهنمون کنند؛ بنابر این دو بخش آموزش و پژوهش سزاست به عنوان دو یار جدانشدنی در کنار هم باشند تا چرخه تولید دانش و نظریه و گرهگشایی از مسائل روز و مستحدثه رخ بنماید.
دین و دینداری مقولهای پردامنه پیش روی پژوهشهای دینی و علمی است، زین رو سزاست همه ابعاد آن بررسی و تبیین شود تا جامعهی مخاطبان عصر سرعت در عرصه نظر شاهد آثار فاخر و روزآمد باشند.
اگر آموزش، بخش ظاهری دین را دربر میگیرد، پژوهش، باطن دین را بررسی میکند. در این مجال باید گفت، هنوز زوایای پنهان فراوانی از موضوعات دینی کشف نشده است که تلاش پژوهشگران علوم دینی را برای کاوش در لایههای نهفته و زیرین مبانی ناب اسلامی می طلبد.
در کتاب «ارشاد القلوب»، صفحه ۱۷۶ آمده است که پیامبر گرامی اسلام(ص) درباره اهمیت آثار مکتوب فرمودند: «هر که از دنیا رود و میراثش دفترها و دواتها باشد، بهشت ارزانیاش باد».
پژوهشگر بایستی پس از غور و تأمل در مسائل دینی و کشف حقایق، آن را با نوشتن ثبت و ضبط کند؛ زیرا هم توصیه اولیای دین به نوشتن هست و هم اینکه اثر نوشته شده باقی خواهد ماند و آیندگان نیز میتوانند از آن بهره ببرند.
در لابهلای تاریخ چه بسیار گویندگان دانشمندی بودند که داشتههایشان را به صورت شفاهی و سخنرانی بیان میکردند؛ اما چون اثر مکتوبی نداشتند، میراثی از آنها به یادگار نمانده است.
امروزه تبیین جایگاه مسأله نویسندگی و ثبت پژوهشها، راه را بر تحقق و ترویج عقلانیت اجتماعی میگشاید، از سوی دیگر پژوهشهای اصیل و کارگشا، ایدههای نو و بدیع را پیش روی دیگر مشتاقان دانش و دانایی میگذارد.
به نظر میرسد جامعه دانشگاهی و حوزوی در کنار دستاوردهای ارزشمندی که دارند، هنوز با نقطه ایده آل در پژوهشها به ویژه پژوهش های انسانی اسلامی فاصله دارند؛ از آن رو که در پردازش مسائل اجتماعی کارهای بر زمین ماندهای وجود دارد. در این میان تبیین درست جایگاه نخبگان در گام دوم انقلاب اسلامی راه را هموارتر خواهد کرد.
در هر حال کار اصلی پژوهش و فعالیتهای نخبگانی در مراکز علمی و نظریه پردازی باید خود را در ساحت عمل به ظهور برساند و مسائل روز حاکمیت دینی را گره بگشاید.
همچنین در این میان نباید از آسیبهای عرصه پژوهش غفلت کرد؛ بازبینی نکردن روشهای پژوهشی، نبود پیوست اجتماعی و فرهنگی و رسانهای برای فعالیت علمی نخبگان و موازیکاری در سطح فردی و سازمانی؛ چالشهایی ست که اصل پژوهش را تهدید و تحدید میکند.
برخی مراکز علمی به جای هزینه در طرحهای مهم پژوهشی مفید در کارهای غیرضروری سرمایهگذاری میکنند که این مسأله، انگیزه پژوهشگر را از ادامه دادن در این مسیر میگیرد یا انگیزه وی راکاهش میدهد.
از دیگر سو متولیان آموزش باید در انگیزهبخشی به جویندگان دانش مجاهدت کنند و آنان را به حضور در میدان پژوهش رهنمون کنند؛ بنابر این دو بخش آموزش و پژوهش سزاست به عنوان دو یار جدانشدنی در کنار هم باشند تا چرخه تولید دانش و نظریه و گرهگشایی از مسائل روز و مستحدثه رخ بنماید.
بی تردید یکی از کارهای اصلی مسئولان آموزش حوزه و دانشگاه، ایجاد رغبت پژوهشی به عنوان نیاز حقیقی طلاب و دانشجویان است، نیازی که با تلاش و کوشش برآورده خواهد شد؛ در نتیجه بسیاری از گرههای علمی با همت آنان باز خواهد شد.
اگر پژوهش از قوه به فعل در بیاید و با توانمندسازی پژوهشگران، طرحها و پژوهشهایی تألیف شود که قابلیت کاربردی و عملیاتی شدن داشته باشند، بسیاری از مشکلات سد راه علوم اسلامی و انسانی از بین خواهد رفت.
گمان میرود، پژوهشهای حاضر سهم کمی در کارکرد عملی دارند که نیاز به آسیبشناسی کارگروهها و حرکتی عملی دارد. البته تشکیل نشستها و ارائه پیشنهادها و ایدهپردازی آسان است؛ اما در مقام اجرای ایدهها باید نیروهایی پای کار بیایند که قوی و با انگیزه باشند، نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصتها را رصد کنند، در رفع نقاط منفی تلاش و نقاط مثبت را تقویت کنند.
پژوهش در حقیقت روحیه پرتوان، مقاومت در برابر شکستهای احتمالی و پرهیز از قضاوت عجولانه را به پژوهشگر القا میکند.
کشف حقیقت و معلوم شدن یک مجهول، لذت خلق اثر را در پژوهشگر آشکار میکند که موجب ایجاد انگیزه بیشتر برای ادامه مسیر خواهد شد.
طلاب و دانشجویان جوان که قرار است گام دوم انقلاب اسلامی را بسازند، شایسته است به دنبال رفع گرههای کوچک و بزرگ حوزه دین باشند و دست از تلاش برندارند. ریشه یک درخت هر قدر محکمتر باشد، قطع آن با تبر ناامیدی یا شبهات و رویدادهای پیشبینی نشده سختتر خواهد شد.
عرصه پژوهش، عرصه جهاد است و مجاهدانی سختکوش و دارای همتی بلند میطلبد که از موانع نهراسند و با عبور از تنگراهها به مقصود اصلی برسند و در راه اعتلای اسلام و ایرانی اسلامی عزیز گام بردارند.
پایان