نسخه PDF
آرشیو روزنامه

اخبار
پیشخوان روزنامه سراج/ایران را به اوج خواهیم رساند/ بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی

در چهلمین روز شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی، مراسمی به ریاست رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد. آیت‌الله خامنه‌ای در این مراسم با تأکید بر استحکام جمهوری اسلامی، گفتند که دشمنی‌ها ناشی از ایمان و اتحاد ملت ایران است و ملت به توفیق الهی، راه تقویت ایمان و گسترش دانش را ادامه خواهد داد. ایشان به افتخارات ملت ایران در این ۱۲ روز اشاره کردند و تصریح کردند که قدرت و اراده ملت به جهانیان نشان داده شده است. رهبر انقلاب همچنین پایه‌های جمهوری اسلامی را بر دو اصل «دین» و «دانش» استوار دانستند و تأکید کردند که جوانان با تکیه بر این اصول، دشمن را به عقب‌نشینی وادار خواهند کرد. در این مراسم، قاریان قرآن آیات کلام‌الله مجید را تلاوت کردند و حجت الاسلام رفیعی به ویژگی‌های شهدای جنگ صفین و تطابق آن‌ها با شهدای جنگ تحمیلی اخیر اشاره کرد. مراسم با قرائت اشعاری در تجلیل از حماسه‌آفرینی شهدای جنگ به پایان رسید.

شناسه خبر : 15906, منتشر شده در مورخ : ۲۲ آبان ۱۴۰۱

یادداشت امروز

تجربه تاریخی در عمامه‌پرانی

تجربه تاریخی در عمامه‌پرانی

سید عبدالله هاشمی:فاتحان تهران درحال رسیدن به فتح الفتوح خود بودند.نادر ترین حادثه سیاسی ،اجتماعی ایران در حال شکل گرفتن بود.شیخ فضل الله نوری با راهنمایی یکی از فاتحان وبا پای مجروح خود با صلابت وپرهیبت، راهی چوبه دار شد.

تجربه عمامه قاپی، در ایران،به صد و اندی سال پیش برمی گردد.
روز سیزدهم رجب 1327 قمری یک ساعت و نیم به غروب   میدان توپخانه تهران،جمعیت سوت و کف می زدند و یک ریز فحش و دشنام می دادند.فاتحان تهران درحال رسیدن به فتح الفتوح خود بودند.نادر ترین حادثه سیاسی ،اجتماعی ایران در حال شکل گرفتن بود.شیخ فضل الله نوری با راهنمایی یکی از فاتحان وبا پای مجروح خود با صلابت وپرهیبت، راهی چوبه دار شد.کنار چهارپایه که رسید با خدا، مردم وروحانیت خواب آلوده سخن گفت:
«خدایا تو شاهد باش که من آنچه را که باید بگویم به این مردم گفتم... خدایا تو خودت شاهد باش که من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد کردم. گفتند: قوطی سیگارش بود...»
در ادامه به خدا گفت که مردم بشنوند:
«خدایا تو خودت شاهد باش که در این دم آخر هم باز به این مردم می‌گویم که مؤسسین این اساس لامذهبین هستند که مردم را فریب داده‌اند... این اساس مخالف اسلام است... محاکمه من و شما مردم بماند نزد پیغمبر خدا محمدبن عبدالله...»
هنوز صحبت شیخ شهید،تمام نشده بود که یوسف‌خان ارمنی به طرز خفت باری عمامه از سر شیخ برداشت و به طرف جمعیت پرتاب کرد.این اولین  تجربه عمامه قاپی، در ایران  بود. طولی نکشید که همه فهمیدند مشکل مشروطه،عمامه شیخ فضل الله نبود وعمامه قاپی شیخ، مقدمه ای برای کلاه پهلوی بود که با خون دل، بر سر شاهدان اهانت به شیخ فضل‌الله وملت ایران گذاشتند.
حاج شیخ با همان صدای بلند و پر طنین، خطاب به روحانیت کنار آمده با مشروطه و خواب آلود، گفت: «این عمامه را از سر من برداشتند از سر همه برخواهند داشت».
درست، یک سال بعد از شهادت شیخ،سید عبدالله بهبهانی در خانه ترور شد،سه سال بعد، ثقة الاسلام تبریزی به همراه هفت تن دیگر  در روز عاشورای سال ۱۳۳۰ قمری برابر با ۹ دی‌ماه ۱۲۹۰ خورشیدی توسط روس ها به‌دار کشیده شدند. این داستان به جایی رسید که نحوست روحانی، بخشی از ادبیات عمومی و فرهنگ عامه شد.(فاعتبروا یا اولی الابصار)
آخرین جمله شیخ، حکایت از بی‌وفایی و جهالت مردم زمانه و در عین حال، گونه‌ای پیش‌بینی تکرار حوادث صدر اسلام در مشروطه و آینده آن بود.در آخرین کلام شیخ فرمود « هذه کوفه الصغیره» بود. پس ازآن، یفرم ارمنی، طناب دار را در پایتخت جامعه شیعه و در مقابل چشمان مردم، بر گردن مرجع اول تهران افکند .
شیخ فضل‌الله، مرجع اول تهران و محبوب مردم بود. یک شخصیت عادی نبود.این مسأله از نگاه بیگانگان، نیز دور نمانده است.ادوارد براون انگلیسی نیز، شیخ فضل‌الله را در اجتهاد «برتر از دیگران» می‌داند و در مورد مقام علمی وی می‌نویسد: «شیخ فضل‌الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف بود ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحر که از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود».
 آل احمد درباره شهادت شیخ می نویسد:
«من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم»
اکنون نیز عمامه قاپی، با آموزش بیگانگان برای گذاشتن کلاهی دیگر، بر سر مردم و مقدمه ای، برای حذف موانع غربی سازی جامعه ایران است.همه آنچه شیخ پای دار گفت را امروز باید شنید تا دوباره، گرفتار تلخی های آن روز نشویم.حادثه ها گفتگو ی خدا با ماست.
پایان

برچسب ها :
تجربه تاریخی در عمامه‌پرانی