اخبار آنلاین
نسخه PDF
آرشیو روزنامه

اخبار
فراخوان جذب کادر درمان جمعیت ندای صلح

جمعیت ندای صلح از آغاز ثبت نام کادر درمان متقاضی اعزام به عتبات عالیات برای خدمات رسانی در مراسم اربعین حسینی خبر داد.

شناسه خبر : 13774, منتشر شده در مورخ : ۲۸ مرداد ۱۴۰۱

سراج روزنامه سراسری صبح ایران

عاشورا؛ حقیقتی چند بُعدی

عاشورا؛ حقیقتی چند بُعدی

محمدجواد محمودی

اگر فیلم یا سریالی را تا نیمه ببینید، قضاوتی نسبت به شخصیت‌ها و نتیجه فیلم خواهید داشت که به احتمال زیاد غلط است. چرا که عملکرد شخصیت‌ها، در پایان فیلم و پس از بررسی تمامی ابعاد داستان روشن می‌شود و هنر کارگردان در این است که مخاطب را تا پایان با خود همراه کند. 
واقعه‌‎ی کربلا، دو بخش بسیار مهم دارد که توجه به هر یک از آن‌ها بدون دیگری، سبب می‌شود تا به عمق این حادثه پی نبریم و فقط درلایه‌ای سطحی از آن باقی بمانیم. 
یک بخش این حرکت، مظلومیت امام(ع) و یاران ایشان در مقابل شقاوت دشمنان است، که بعد سوزناک و دلخراش آن است که با آن آشنا هستیم و درباره‌اش خیلی شنیده و خوانده‌ایم. امّا بعدی که عاشورا را به یک واقعه‌ی بی‌بدیل و جاودان تبدیل کرده است، حماسه و شخصیت والای حضرت اباعبدالله(ع) در سیر تحقّق این نهضت است. 
حماسه و آزادگی توأم با مظلومیت، یک اکسیر ناب و شگرف را پدید آورده است، که هر مرده‌ای را زنده و هر پیری را جوان می‌کند؛ همانطور که امت اسلام را پس از سال‌ها خواب و غفلت و خمودگی در برابر ستم‌ها بیدار کرد. قیام‌هایی که پس از واقعه کربلا در نقاط مختلف جغرافیای اسلام رخ داد، گواه صادقی بر این مدعا است. 
کلمه حماسه در لغت به معنای شدت و صلابت است. در کلمات امام حسین(ع) پیوسته با یک شور و صلابت روبرو هستیم، حتی در آنجا که عدو خنجر بر گلوی او نهاده است. اگر این صلابت و شخصیت متعالی تبیین و شناخته نشود و فقط از جنبه‌ی مظلومیت بخواهیم آن را بنگریم، اجحاف بزرگی در شناخت این حماسه به نسل‌های آینده خواهد شد. 
قیام امام حسین(ع) از جنس حماسه‌های قومی و نژادی و ... نیست؛ راه و سخنان او نهیب و بیداری برای نوع بشر است. سرّ تقابل او با یزید برای تصاحب تخت پادشاهی شام و عراق و ... نیست، بلکه حرف و دغدغه‌ی او، احیای امر ولایت است؛ نجات بشر از انحراف است؛ احقاق دینی است که پیامبرش «رحمة للعالمین» است. بنابراین، حسین(ع) سلحشوری است که به میدان آمده تا انسانیت را نجات دهد. او به گودی قتلگاه می‌رود تا من و شما را از زیر تیغ شیاطین رها کند.
همین شوریدگی و دغدغه‌ی پدرانه امام(ع)  است که سیره و روش او در مقابله با ظلم و ظالم، قرن‌هاست سینه به سینه گشته و محدود به منطقه‌ای خاص نشده. حقیقتا که نام اباعبدالله برازنده‌ی او است. هرکس که بنده‌ی خدا باشد، فرزند حسین(ع) است. حضرت زینب(س) در کاخ یزید سخن ارزشمندی را می‌فرمایند که این حقیقت را به خوبی روشن می‌کند. در مقتل الحسین مکرّم آمده است که ایشان خطاب به یزید(لعنه الله) می‌گویند: «کدکیدک، وسع سعیک، ناصب جهدک، فوالله لا تمحوا ذکرنا و لا تمیت وحینا»، یعنی هر چه می‌توانی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش، به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست و وحیِ ما را هم نمی‌توانی از میان برداری.
پس اینکه گاهی سؤال می‌شود که «چرا انقدر روضه عاشورا خوانده می‌شود؟ مگر اتفاقات دیگری در تاریخ و یا همین امروز نداریم که چه بسا جنایات بدتری نسبت به عاشورا در آن رخ داده باشد؟»، ناشی از نشناختن این حرکت عظیم و نصفه دیدن آن است. 
بله، اگر تنها بخواهیم از واقعه‌ی عاشورا، تنها جنبه‌ی مظلومیت اباعبدالله(ع) را مورد توجه قرار دهیم -که متأسفانه در سالیان اخیر جریاناتی همچون سکولاریسم به این مسئله بسیار دامن زده‌‎اند- شکل گیری چنین ابهامی دور از انتظار نیست و دشمن نیز همین را می‌خواهد، یعنی فقط بگو حسین(ع) آدم خوب و مظلومی بود، نگو که حسین(ع) اهل صلابت و قیام و ایستادگی است؛ البته که جنبه‌ی مظلومیت این جریان نیز کم نظیر است، چنانچه در کتاب حماسه حسینی شهید مطهری می‌خوانیم: «یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع پستی و لئامت در این جنایت دیدم، و خیال هم نمی‌کنم در دنیا چنین جنایتی پیدا بشود که تا این اندازه تنوع داشته باشد. البته در تایخچه جنگ‌های صلیبی، جنایت‌های اروپایی‌ها خیلی عجیب است.»  در چند سطر بعد می‌فرمایند: «شرقی هرگز از نظر جنایت به غربی نمی‌رسد. شما اگر در تمام تاریخ مشرق زمین بگردید، دو جنایت را حتی در دستگاه اموی پیدا نمی‌کنید: یکی آتش زدن زنده زنده و دیگر قتل عام کردن زنان، ولی در تاریخ مغرب زمین این دو نوع جنایت فراوان دیده می‌شود.»
بنابراین اگر بعد مظلومیت و غرب کربلا را در کنار حماسه و شجاعت و آزادگی ملاحظه کنیم، و ببینیم که یاران عاشورایی، این چنین از قله‌های رفیع انسانی منادی می‌دهند، خواهیم فهمید که این حماسه نه هر سال، که باید هر روز خوانده شود. پس «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، تنها یک سخن نیست بلکه یک ایدئولوژی و حقیقت است.
 

برچسب ها :
عاشورا؛ حقیقتی چند بُعدی محمدجواد محمودی