پیشخوان روزنامه سراج/بشار اسد و هزینه بی یارایی/سقوطی که انتظار میرفت
سقوط بشار اسد را نمیتوان تنها به تغییر رفتار او در قبال ایران و حزبالله نسبت داد، اما این مسئله یکی از عوامل کلیدی تضعیف جایگاه او بود. بشار تا زمانی که در محور مقاومت و در کنار ایران و حزبالله ایستاده بود، توانست در برابر فشارهای بینالمللی و تهدیدات منطقهای مقاومت کند. حمایتهای مستشاری ایران و توان عملیاتی حزبالله، پایههای قدرت او را تقویت کرد و توانست معادلات نظامی و سیاسی را در منطقه به سود خود تغییر دهد. اما تغییر رویکرد او و تمایل به تعامل با کشورهای ارتجاعی عربی و قدرتهای غربی، موجب تزلزل در موضعش شد. این اقدام نه تنها اعتماد حامیان اصلی او را کاهش داد، بلکه مخالفانش را نیز جسورتر کرد.
از سوی دیگر، اتکای بیش از حد به دیپلماسی و نادیده گرفتن توان میدان، شکاف بزرگی در ساختار قدرت او ایجاد کرد. تاریخ منطقه نشان داده است که مقاومت در برابر تهدیدات خارجی نیازمند ایستادگی و اتکا به نیروهای محلی و منطقهای است. بشار اسد، با کاهش ارتباط و همکاری با حزبالله و ایران، از مهمترین حامیان خود فاصله گرفت و در برابر فشارهای خارجی آسیبپذیرتر شد. این در حالی است که حزبالله، حتی در شرایط دشوار و بدون حضور رهبران کلیدی خود، توانسته است در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت کند و از دستاوردهای میدانی خود دفاع کند.بنابراین ، سقوط بشار اسد یادآور اهمیت پایداری و ثبات در مسیر مقاومت است. تجربه او نشان میدهد که پشت کردن به جبههای که برای امنیت و استقلال منطقه تلاش میکند، هزینههای سنگینی دارد. ایران و حزبالله، به عنوان نمادهای مقاومت در منطقه، بارها ثابت کردهاند که اتکا به آنها ضامن پایداری در برابر تهدیدات خارجی است. اما بشار اسد، با تضعیف این اتحاد و تلاش برای جلب رضایت قدرتهای خارجی، جایگاه خود را از دست داد و سقوط کرد. این تجربه باید درسی برای دیگر کشورها و رهبران منطقه باشد که وحدت در جبهه مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای خارجی، کلید پایداری و اقتدار است.
موسی آقایاری