طنزنوشت | ظلم در حق حافظ
یکی از مصیباتِ گرانی که دل اهل ادب را به خروش خشم بر می انگیزد، ظلم در حق ادیب بزرگ مملکت شعر جناب حافظ علیه الرحمه است.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سراج، زهرا شعبانزاده، عضو تحریریه همقلم نوشت:
یکی از مصیبات گرانی که دل اهل ادب را به خروش خشم برمی انگیزد، ظلم در حق ادیب بزرگ مملکت شعر جناب حافظ علیه الرحمه است. معانی کلام حافظ همه به اتفاق علما و فضلاء دال بر معانی عرفانی عمیق و لطائف قرآنی دقیق است که حتی از توان تفسیر اساتید ادبیات پارسی خارج است، چه رسد به فال فروش محل و شوهر عمه گرامی با مدرک کاردانی صنایع غذایی ازپردیس غیرحضوری دانشگاه نورآباد ممسنی. اما شب یلدا که میشود هر نواندیش روغنفکر، یاد سنتهای دیرین کوروش کبیر، یلدا را به بزم شعر حافظ پاس میدارد، هرچند، حافظ سالیانی دراز بعد از کوروش کبیر دیده بر جهان گشوده و کوروش روحش هم از شعر حافظ خبر ندارد که بعد ها چه اشعار نابی خواهد سرود. علی ایّ حال، کسی نمیداند چرا باید شب یلدا را پاس داشت و اصلا چرا باید چون لیالی قدر شب را تا به صبح نشست و احیاء گرفت به تنقلات سرگرم! و اگر باید نشست چرا باید حافظ خواند و داد آواز داد؟ و اگر باید حافظ خواند چرا باید به طالع بینی ربطش داد؟ و اگر ربطی دارد چه ربطی به بخت بد دختر و پسر عذب خانواده دارد؟ و اگر دارد حافظ از کجا بداند این کی و به چه کیفیتی خواهد توانست زوجه اختیار کند یا او در کدام روز خوش یمنی مرد رویا هایش را سوار بر اسب سپید ملاقات خواهد کرد؟ و اگر بداند، و بگوید، ما از کجا و بر چه اصول و اساس این مطالب عمیق را از ابیات عرفانی حافظ کشف میکنیم؟ ، و اگر ذهن خیال پرداز کسی بر بلندای معانیش دست یافت، پس چرا حافظ را با اشعار مزحکی چند فرامیخواند؟ که:(ای حافظ شیرازی، داننده ی هررازی،برما نظر اندازی....الی آخره.) و اگر فرامیخواند، حافظ از کجا می رسد؟ دور از جانش، مگر جن و پری است که از در و دیوار بیاید؟ و اگر می رسد، چرا نصف شب یلدا اورا زا به راه میکنی؟ بیش از این چه بگویم؟ که دل اهل ادب خون است و خون شان به جوش! باری، با اطاله کلام خاطر حضرات را مکدر نخواهم کرد. لیکن از باب نصیحت، شب یلدا را به تخمه گذراندن به از سخن باطل.