نسخه PDF
آرشیو روزنامه

اخبار
شناسه خبر : 16058, منتشر شده در مورخ : ۱۴ بهمن ۱۴۰۱

یادداشت امروز

علی اسفندیار، روزنامه‌نگار و کارشناس علوم اجتماعی:جشن شصت‌سالگی برای «انقلاب فرهنگی»

علی اسفندیار، روزنامه‌نگار و کارشناس علوم اجتماعی:جشن شصت‌سالگی برای «انقلاب فرهنگی»

وقت حراست از پیشینه‌ی ناب «انقلاب فرهنگی» است؛ دستاوردی که تبیین‌اش مغفول مانده است؛ اگر امروزه روایتگران ضدانقلاب، جای جلاد و شهید را تغییر می‌دهند یا امنیت را به احساس ناامنی و دارایی را به احساس ناداری برای هم‌وطنان تبدیل می‌کنند، اینها درس‌های فراگرفته از تجربه‌های تاریخی استعمار است؛ استعماری که روزگاری ناآگاهی و ناداری را به احساس آگاهی و دارایی تبدیل می‌کرد و به خورد ملت می‌داد.

از آن زمان ۶۰ سال می‌گذرد؛ از آغاز روشنگری آشکار امام راحل و علمای مکتب قم برای تشکیل جبهه‌ی رهایی از تحریم آگاهی دوران ستم‌شاهی تا اکنون که در عصر جهاد تبیین نفس می‌کشیم، از اعتراض امام خمینی(ره) به تغییر قانون «سوگند به قرآن کریم»، فتنه «تساوی حقوق زن و مرد» و بهادادن به فرقه خودخوانده بهایی در لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، تا اکنون که گام‌های راسخ تمدن ایرانی_اسلامی را شاهد هستیم.
لایحه‌ی مذکور دربردارنده قوانینی بود که به صورت خاموش و نرم، هویت‌زدایی فرهنگ اسلامی در ایران را نشانه گرفته بود و قم در ۱۳۴۱، شبکه سلطنتی را به عقب‌نشینی وادار کرد؛ از این اقدام می‌توان به رویداد بزرگ فرهنگی و شناختی و آغاز قیام فرهنگی در کشور یاد کرد. قیام فرهنگی از قم، نهضت اسلامی در کشور و ثبات سیاسی در تهران؛ سه مرحله‌‌ی تاریخ‌ساز برای کشور است.
مکتب انتقادی قم را می‌توان کانون شکل‌گیری «فهم موقعیت تاریخی ایرانیان» و دستاورد پنهان و بی‌نظیر امام راحل در سال‌های پایانی طاغوت دانست؛ دستاوردی که با تنویر افکار عمومی و آغاز زدودن «ستمِ شناختی»، کارکرد اصیل علمای بیدار شیعه را به نمایش گذاشته است.
با این توصیف، اگر آغاز عمر فرهنگی انقلاب اسلامی را سال ۴۱ شمسی بدانیم، بسیاری از شبهه‌‌های سیاسی، پاسخ خود را خواهند یافت، چرا که گزاره «پیش‌آگاهی مردم از حاکمیت دینی» و «رونمایی از پشت پرده‌ی فکری پهلوی»، نسل ایرانی را در پانزده_شانزده سال برای پیروزی انقلاب آماده کرد. اینجاست که رهبر انقلاب اسلامی «قم را مادر انقلاب اسلامی» می‌دانند.
زین رو عمر انقلاب اسلامی را باید در دوگانه عمر فرهنگی و عمر سیاسی بازخوانی کرد؛  اگر امروز چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را قدر می‌دانیم، عمر فرهنگی انقلاب را نیز نباید نادیده گرفت که از سال‌های ۴۱_۴۲ با عبور از فرایندهای شناختی، آرام آرام به بار نشسته و انقلابی قلبی را بر پایه فهم انسان، خودآگاهی و خودشناسی ملی رقم زده است.
هر چند رسانه‌های انقلابی و دلسوزان جهاد تبیین تلاش می‌کنند از دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی، پیام و تحلیل ارائه دهند؛ اما سزا نیست که چشم از رویدادهای معرفتی و شناختی پیشا انقلاب اسلامی که بخش مهم تلاش امام راحل بوده است، فرو بست.
کار مهم انقلاب اسلامی، کلید زدن فرایند موقعیت‌یابی و زمان‌شناسی ملت ایران بوده و این که «فهم ظلم‌بودنِ ظلم کلان»، «فهم فقر‌ بودنِ فقر سیاسی» و «آگاهی از درد ناآگاهی» را وارد ادبیات فرهنگی کشور کرده است؛ اگر ظلم‌بودنِ دستگاه ستمشاهی، در لایه‌های ذهنی مردم آن هم در مدت بیش از ۱۵ سال به مرحله «باور» نمی‌رسید، انقلاب مردم در مواجهه با جریان طاغوتی_آمریکایی با هیجان کاذب و بی‌جانی روبه‌رو می‌شد.
دوران پیشا انقلاب را می‌توان دوران افول تحریم ایرانیان از فهم موقعیت فردی، اجتماعی و تاریخی و آغاز شکل‌گیری «الهیات انقلاب اسلامی» دانست؛ از این رو امام راحل جامعه‌ی زمان ستمشاهی را از بی‌حسی و سِرشدگی خارج کرد و کشور، متناسب با فرایندهای آرام تولید فرهنگ، از اتمسفر ضدِشناختی و جهل‌زا به فضای جهل‌زدا و معرفت‌افزا انتقال یافته است.
بازخوانی سخنان امام راحل نشان می‌دهد بزرگ‌ترین دستاورد پیام‌های امام از ۴۱ تا ۵۷ شمسی، تغییر نگرش مردم به موقعیت خود است. اگر «فهم موقعیت» اتفاق نمی‌افتاد، فهم زمانه و موقعیت‌های تاریخی بزرگ‌تر همچون پیروزی انقلاب رخ نمی‌نمود. بی‌شک تبیین‌گری شخصیت‌هایی همچون شهید مطهری، مفتح، بهشتی و شهدای محراب بوده که با ایجاد «بیداری شناختی» در طراز ملی، کنش سراسری ۵۷ را رقم زده و دست استعمارِ چندجانبه را از کشور قطع کرده است.
اگر انقلاب اسلامی در سوادآموزی و پس از آن در تولید علم، نهضتی برپا کرده، نشان از آن است که میدان فهمیدن را به صورت عادلانه‌ پیش روی همگان قرار داده است تا جایی که می‌توان ادعا کرد، در هیچ دوره‌ای از تاریخ سیاسی کشور، هیچ حاکمیتی به میزان «انقلاب اسلامی» بر فهم روزآمد و بازگشت به اصالت‌های تمدنی تأکید نکرده است.
و اکنون، وقت حراست از پیشینه‌ی ناب «انقلاب فرهنگی» است؛ دستاوردی که تبیین‌اش مغفول مانده است؛ اگر امروزه روایتگران ضدانقلاب، جای جلاد و شهید را تغییر می‌دهند یا امنیت را به احساس ناامنی و دارایی را به احساس ناداری برای هم‌وطنان تبدیل می‌کنند، اینها درس‌های فراگرفته از تجربه‌های تاریخی استعمار است؛ استعماری که روزگاری ناآگاهی و ناداری را به احساس آگاهی و دارایی تبدیل می‌کرد و به خورد ملت می‌داد.
پایان

برچسب ها :
علی اسفندیار، روزنامه‌نگار و کارشناس علوم اجتماعی:جشن شصت‌سالگی برای «انقلاب فرهنگی»