ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من زائر صلح به عراق هستم
حجت الاسلام نیما ارزانی
سال گذشته بود که فیلم دو پاپ را نگاه کردم؛ جدا از محدودیتهایی که در بیان واقعیت رخ داده بود، خود فیلم نکات خوبی را از مقام پاپ و کلیسای کاتولیک به مخاطبین انعکاس می داد و برای من که مواضع ایشان را دنبال میکردم، نوید بخش پیامهای خوبی بود. همان زمان به دوستان رسانهای و بعضی از عزیزان مسیحی کلیسا، این خبر را دادم که دنیای مسیحیت و اسلام، شاهد رشد و شکوفایی خوبی در زمینه صلح ادیان خواهند بود. من جمله پس از رسانه ای شدن سفرهای پاپ به مناطق مختلف دنیا خصوصاً مناطق مسلمان نشین و انتشار تصاویری از بوسیدن پاهای سیاه پوستان آفریقایی که پاپ از آنها درخواست نموده بود تا آتشبس کنند، همگی نشان از روحیۀ صلح دوستی، تواضع و مهربانی این پیرمرد 84 ساله را دارد. دوست داشتم تا ایشان را ببینم و این پیام را برسانم که اسلام حقیقی اساساً اسلام بر پایه صلح است نه خشونت و سرسختی؛ و علمای اسلام شدیداً با این دست اختلافات و تفکرات سلفی مخالف هستند چه رسد اسلامی که با جنگ و خون ریزی معرفی شده است. اصولاً این صلح دوستی و مودّت بین انسان ها، شالوده تمامی ادیان الهی است و اسلام حقیقی نیز از این قاعده، مستثنا نیست.
زمانی که خبر پیمانِ برادریِ واتیکان و الازهر مصر که توسط شیخ اهل سنت این دانشگاه با پاپ به امضاء رسید، خود بخشی از این پیام را میرساند فلذا تصمیم گرفتم از طریق دوستان مشترکی که داشتم، نامه ای برای ایشان بنویسم و ضمن آرزوی سلامتی و دعای خیر، درخواست دیدار با ایشان را داشته باشم که متأسفانه با دوره ای مواجه شدیم که دنیا دچار پدیده کرونا زدگی شده بود اما در کمال ناباوری پاسخی دوستانه و تامل برانگیزِ قائم مقام ایشان از واتیکان را دریافت نمودم. این در حالی بود که برخی از بزرگان قم، طبعاً نامهای به پاپ نوشته و پاسخی دریافت نکرده بودند و این پاسخ، نظر بسیاری را متوجه حقیر نمود که محتوای نامه چه بود و چرا نوشتی؟ هرچند بودند افرادی که هیچ درکی از این دست ارتباطات ندارند و با محکوم نمودن و تهمت هایی ناروا، در صدد تخریب حقیر برآمدند؛ لیکن وقتی خبر دیدار پاپ با مرجعیت عالی عراق رسانه ای شد، برخی از دوستان حقیر، در پیامی ابراز داشتند که میتوانیم مقدمات سفر شما را به عراق فراهم کنیم تا دیداری با ایشان داشته باشید. در جواب به ایشان گفتم: هدف از دیدار بنده نیز همین پیامی بود که ایشان داده است و در آخرین توییتشان نوشته است که "من زائر صلح به عراق هستم"؛ هدف من هم این بود که پاپ و دنیای غرب و سیاستمداران مختلف دنیا بدانند که مسلمانان، خشونت طلب نیستند و مکتب قم نیز از مکتب نجف، جدا نیست و حرف آیت الله سیستانی و حرف ما، یکی است.
در این دیدار، آیت الله سیستانی به درک حقیقت و مظلومیت مردم فلسطین و ارج نهادن به ارزشهای والای اخلاقی تاکید نموده و به زبانی غیر از زبان جنگ و ایجاد همبستگی و همزیستی مسالمت آمیز اشاره نمودند. ایشان در ادامه به برابری و عدالت برای تمامی ادیان خصوصاً مسیحیان در عراق هم تاکید کردند که این پیامی متقابل در صلح دوستی و پیوند آسمانی بین این دو مکتب الهی دارد. همچنین آیت الله سیستانی از اینکه پاپ رنج سفر به نجف را تحمل کردند، از ایشان تشکر و قدردانی نمودند.
البته از نگاه نگارنده، جای شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در این دیدار بسیار خالی بود و چه خوب بود مرجعیت عراق با تاکید بر اینکه ناقوس کلیسای پاپ در عراق توسط دستی حفظ شد که اکنون در این دنیا حضور ندارد و آمریکای جنایتکار و صهیونیسم جهانی، او را به شهادت رسانده و با جسارت تمام، این ترور را در رسانه های خود اعلان نمودند که این خود، عامل بزرگی در نمایان شدن نقش صحنه گردانان عدم صلح و ثبات در منطقه توسط افرادی است که خود را منادی صلح میدانند لیکن خودشان عامل هرگونه جنایت و تفرقه در منطقه هستند و شهادت این ژنرال ارشد ایرانی که جرثومه مبارزه با جنگ طلبی و داعش در منطقه بود، خود روشن ترین گواه بر این مطلب است. اما هدف اینجانب و دیگر از دوستان و تحول خواهان دردمند در قم و ایران اسلامی نیز پیشتر همان کلام آیت الله سیستانی بود که توسط ایشان ایراد گردید.
این دیدار، در کنار تمام حواشی آن، یک پیام دارد و آن این است که خداوند هرگز جنگ طلبی را دوست ندارد و رسالت تمام علمایی که دین خدا را به مردم ابلاغ می کنند نیز هدفی جز اجرای برادری، برابری و عدالت نیست.
سال گذشته بود که فیلم دو پاپ را نگاه کردم؛ جدا از محدودیتهایی که در بیان واقعیت رخ داده بود، خود فیلم نکات خوبی را از مقام پاپ و کلیسای کاتولیک به مخاطبین انعکاس می داد و برای من که مواضع ایشان را دنبال میکردم، نوید بخش پیامهای خوبی بود. همان زمان به دوستان رسانهای و بعضی از عزیزان مسیحی کلیسا، این خبر را دادم که دنیای مسیحیت و اسلام، شاهد رشد و شکوفایی خوبی در زمینه صلح ادیان خواهند بود. من جمله پس از رسانه ای شدن سفرهای پاپ به مناطق مختلف دنیا خصوصاً مناطق مسلمان نشین و انتشار تصاویری از بوسیدن پاهای سیاه پوستان آفریقایی که پاپ از آنها درخواست نموده بود تا آتشبس کنند، همگی نشان از روحیۀ صلح دوستی، تواضع و مهربانی این پیرمرد 84 ساله را دارد. دوست داشتم تا ایشان را ببینم و این پیام را برسانم که اسلام حقیقی اساساً اسلام بر پایه صلح است نه خشونت و سرسختی؛ و علمای اسلام شدیداً با این دست اختلافات و تفکرات سلفی مخالف هستند چه رسد اسلامی که با جنگ و خون ریزی معرفی شده است. اصولاً این صلح دوستی و مودّت بین انسان ها، شالوده تمامی ادیان الهی است و اسلام حقیقی نیز از این قاعده، مستثنا نیست.
زمانی که خبر پیمانِ برادریِ واتیکان و الازهر مصر که توسط شیخ اهل سنت این دانشگاه با پاپ به امضاء رسید، خود بخشی از این پیام را میرساند فلذا تصمیم گرفتم از طریق دوستان مشترکی که داشتم، نامه ای برای ایشان بنویسم و ضمن آرزوی سلامتی و دعای خیر، درخواست دیدار با ایشان را داشته باشم که متأسفانه با دوره ای مواجه شدیم که دنیا دچار پدیده کرونا زدگی شده بود اما در کمال ناباوری پاسخی دوستانه و تامل برانگیزِ قائم مقام ایشان از واتیکان را دریافت نمودم. این در حالی بود که برخی از بزرگان قم، طبعاً نامهای به پاپ نوشته و پاسخی دریافت نکرده بودند و این پاسخ، نظر بسیاری را متوجه حقیر نمود که محتوای نامه چه بود و چرا نوشتی؟ هرچند بودند افرادی که هیچ درکی از این دست ارتباطات ندارند و با محکوم نمودن و تهمت هایی ناروا، در صدد تخریب حقیر برآمدند؛ لیکن وقتی خبر دیدار پاپ با مرجعیت عالی عراق رسانه ای شد، برخی از دوستان حقیر، در پیامی ابراز داشتند که میتوانیم مقدمات سفر شما را به عراق فراهم کنیم تا دیداری با ایشان داشته باشید. در جواب به ایشان گفتم: هدف از دیدار بنده نیز همین پیامی بود که ایشان داده است و در آخرین توییتشان نوشته است که "من زائر صلح به عراق هستم"؛ هدف من هم این بود که پاپ و دنیای غرب و سیاستمداران مختلف دنیا بدانند که مسلمانان، خشونت طلب نیستند و مکتب قم نیز از مکتب نجف، جدا نیست و حرف آیت الله سیستانی و حرف ما، یکی است.
در این دیدار، آیت الله سیستانی به درک حقیقت و مظلومیت مردم فلسطین و ارج نهادن به ارزشهای والای اخلاقی تاکید نموده و به زبانی غیر از زبان جنگ و ایجاد همبستگی و همزیستی مسالمت آمیز اشاره نمودند. ایشان در ادامه به برابری و عدالت برای تمامی ادیان خصوصاً مسیحیان در عراق هم تاکید کردند که این پیامی متقابل در صلح دوستی و پیوند آسمانی بین این دو مکتب الهی دارد. همچنین آیت الله سیستانی از اینکه پاپ رنج سفر به نجف را تحمل کردند، از ایشان تشکر و قدردانی نمودند.
البته از نگاه نگارنده، جای شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در این دیدار بسیار خالی بود و چه خوب بود مرجعیت عراق با تاکید بر اینکه ناقوس کلیسای پاپ در عراق توسط دستی حفظ شد که اکنون در این دنیا حضور ندارد و آمریکای جنایتکار و صهیونیسم جهانی، او را به شهادت رسانده و با جسارت تمام، این ترور را در رسانه های خود اعلان نمودند که این خود، عامل بزرگی در نمایان شدن نقش صحنه گردانان عدم صلح و ثبات در منطقه توسط افرادی است که خود را منادی صلح میدانند لیکن خودشان عامل هرگونه جنایت و تفرقه در منطقه هستند و شهادت این ژنرال ارشد ایرانی که جرثومه مبارزه با جنگ طلبی و داعش در منطقه بود، خود روشن ترین گواه بر این مطلب است. اما هدف اینجانب و دیگر از دوستان و تحول خواهان دردمند در قم و ایران اسلامی نیز پیشتر همان کلام آیت الله سیستانی بود که توسط ایشان ایراد گردید.
این دیدار، در کنار تمام حواشی آن، یک پیام دارد و آن این است که خداوند هرگز جنگ طلبی را دوست ندارد و رسالت تمام علمایی که دین خدا را به مردم ابلاغ می کنند نیز هدفی جز اجرای برادری، برابری و عدالت نیست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.