ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت
نقدِ ممدوحِ اجوَد درنقضِ محمود امجد
اَخیراً جناب آقای شیخ محمود اَمجد که به گویندگی اخلاق شُهره است، به دیگر بار بر طبل انحراف محکم تر کوبیدند که کوبش آن را فرسنگ ها دورتر، شنیدیم و سرخطّ خبرها شد و نُقل محافل.
حول این ضلالت مُبین، بنا به اقتضاء، چند کلمهای می نگاریم باشد که درس پند باشد و زنگ عبرت.
کلمه اول؛نامبرده آیهای از قرآن به نحو تقطیع خواندند که آن را باز خوانی می کنیم ؛
آیه ۳۳ سوره مبارکه اِسراءوَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا.
دو نکته از ده ها ؛نکته اول ؛به قول قائل ؛لا تقربوا بخوانی اَنتم سُکاری نبینی!این چه نحوه بیان است که «وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» شدهاید!!؟؟
آیا فقط قتل مظلوم را در آیه دیدهاید!!؟؟یا برایتان از قبل فُسفریاش کردهاند! و یا فونت آن متفاوت بود!چه شده است که إِلَّا بِالْحَقِّ
برایتان رخ ننمود!و برایتان محجوب ماند.البتّه پُر واضح است و صریح،که چون فقاهتی مطرح نیست و ذَوق طعم الفقه نشده است و اِشرافی بر احکامِ بَغی و طُغیان و اِفساد نیست این چنین شد که مغفول بماند.شاید هم به بِداهت عقلی، نیازمندِ اِشراف نبود و به اندک تصوّری، تصدیق آن، خود نمایی می کرد.
امّا ظاهراً بر اساس تلقینها و اِلقائات کانالیزه و جدول گذاری شدهی خاصّی است، این اطلاعات محصور و بعضاً غلط.
و این مهمّ هم از حکمت ۴۵۳ نهج شریفِ سیّد شریف، جناب رضی پیداست آن جا که آن مقتدر مظلوم و مَجمَع اقتدار و مظلومیّت فرمودند ؛ مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ، حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ الله یادم نمی رود که چند سال پیش محضر صمیمی یکی از مستفیدان دامن فقیه عارف، بهاءالدینی عزیز بودم که سخنی از شما به میان آوردم و ایشان همین حکمت بالغه را خواندند.و چه ارتباطی هست بین اهل بیت شما و خانواده آن سفر کرده...!که هیچ قافله دلی همره او نیست.همیشه وصل هایی بودند که اصل را نابود کردند.
نکته دوم ؛ فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا چون تخاطب شما به فقیهی ژرف اندیش بود که مهجوم لوابس نیست،گویم که ولیّ این جا دو معنی دارد ؛یکی؛ ولیّ صُلبی دوم؛ ولیّ اولوالامری صُلبی که پدر است و معلوم الحال. امّا اولوالامری همان حضرت مخاطب شماست.و او الحال فِقهاً و... بر شما چیره است و تسلّط ولایت از اوست.اگر سخنان چندین سال قبلتان را واگویه کنید و علی علی مولاهایتان به سبک های خاص و اباالفضل علمدار خامنهای نگهدارتان را ببینید و در کنار سلام و صلوات، لعن کردن به دشمنان او را استذکار کنید خواهید دید که
البتّه لوطیگرها و افراطهای سابقتان، لاتیگریها و تفریطهای امروز را در پی دارد.
که تاریخ مشحون است از نمونههایش.کلمه دوّم ؛چه وجهُ الجمع و الاتّحادی بین کلمات کذایی شما و آن ملّازاده ناداننسبِ مجریِ وهّابی است! که هر دو، نیما زم را متّحدانه ش ه ی د خواندید! که البتّه مفهوم شهید شاکی شماست و مدیون حقّ الاصطلاح شدید!و دست زدید به یک تفصیل یَضحَکُ به الثَّکلی...
و این چه سنخیّتی بین نیما زم و صدّام و عبدالمالک ریگی است که هر سه را آن ملّای نادان شهید خواند!؟
گویا مسیر یکی بود و هدف واحد و هَوی غالب!تازگی نداشت و مسبوق به سابقه بود، در سال ۹۶ هم، جایگاه شهید و جلّاد را عوض کردند، همان ترسوهایی که امروز رفوزهاند.
کلمه سوّم ؛
سه نکته ؛
نکته اول ؛ در جایی برای شرکت کنندگان در تشییع سردار محبوب دلها حاج قاسم عزیز
گفته بودید؛ هر کس با اخلاص در تشییع پیکر مطهّر شهید سپهبد سلیمانی شرکت کند گناهانش آمرزیده می شود.
امّا ظاهراً بعضی حرف ها صرفاً گفتنش شیرین است و باورش تلخ.
چرا که مگر وصیّت نامه حاجی رو نخواندهاید آن جا که دم از حکمت و عزّت و کرامت و مظلومیّت چه کسی زده است!!
و در جای جای زندگی خود، چه کسی را مَلاذ و مرجع می دانستند و به تعبیری گفته بودند ؛
خامنهای عزیز را جان خود بدانید.
آیا این تناقض قابل رفع است!؟
نکته دوم ؛شما که از حکیم و علّامه جوادی آملی بهره های فراوان بُرده اید و تعبیرات مختلفی همچون واصل بودن و ... درباره ایشان داشتید، و کلامشان برایتان فصل بود و حال آن که ایشان آمد نیوز را مصداق عینی لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا (شایعه پراکننان) دانست.
ولی چه شده است که از آمد نیوز و نیما زم این چنین تمجید و حمایت کردید!؟و آیا این تناقض هم قابل رفع است!؟
نکته سوّم ؛آیهی الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا
که اوّل کلام خواندهاید را حمل کردید بر جهل مرکّب و حال آن که معلوم شد چه کسی دچار جهل مرکّب شده است! چرا که شما حاج قاسم را شهید می دانید و از جهتی قاتلان و ترورکنندگان شخصیّت وی را هم شهید می دانید!!
این ها چطور جمع می شوند با فرض این که همه را شهید دانستید...
و استغفار یک وظیفه همگانی است حتّی رسول اعظم "ص" مستثنی نیست ولی شما بشتابید به سوی توبه...
کلمه چهارم ؛بَلعمِ باعورای قرآن، مستجاب الدعوه بود و دارای مکانت رفیع، ولی به حضیض رسید.
این زنگ خطری است برای کسانی که دفترچه اطلاعات شدند و روح عرفان در نَفسشان رسوخ نکرد و اِتکال الهی را از دست دادند.
ضمناً عَیارِ نِسبی زیر عصمت، علمای ربّانی و فقهای صمدانی همچون کوه توحید و موحّد عظیم جناب قاضی، حضرت متصلّب خمینی کبیر، علّامه و فانی متضلّع طباطبایی،حجّت موجّه بهجت و فقیه عارف بهاءالدینی و... هستند
نه کسانی که نصیبشان فقط رؤیت بَحت بود و نقل مکاشفات و عروض حالات غیر راسخه.
کلمه پنجم ؛حضرت باقر علومِ عالَم "ع" درباره امتحان و غربال شدن مردم در دوران غیبت می فرمایند ؛
«وَ اللهِ لَتُمَیَّزُنَّ وَ اللهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللهِ لَتُغَرْبَلُنَّ کمَا یُغَرْبَلُ الزُّؤَانُ مِنَ الْقَمْحِ»
«به خدا سوگند! آزموده می شوید؛ امتحان می شوید؛ غربال می شوید؛ آن سان که گندم غربال می شود و از شلتوک جدا می گردد.»
این داستان ادامه دارد و این قصّه هم سرِ دراز...آخر الکلام ؛ خود و شما رو توصیه می کنم به رعایت تقوا، اعتدال و انصاف.
اِتقواالله
حول این ضلالت مُبین، بنا به اقتضاء، چند کلمهای می نگاریم باشد که درس پند باشد و زنگ عبرت.
کلمه اول؛نامبرده آیهای از قرآن به نحو تقطیع خواندند که آن را باز خوانی می کنیم ؛
آیه ۳۳ سوره مبارکه اِسراءوَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا.
دو نکته از ده ها ؛نکته اول ؛به قول قائل ؛لا تقربوا بخوانی اَنتم سُکاری نبینی!این چه نحوه بیان است که «وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» شدهاید!!؟؟
آیا فقط قتل مظلوم را در آیه دیدهاید!!؟؟یا برایتان از قبل فُسفریاش کردهاند! و یا فونت آن متفاوت بود!چه شده است که إِلَّا بِالْحَقِّ
برایتان رخ ننمود!و برایتان محجوب ماند.البتّه پُر واضح است و صریح،که چون فقاهتی مطرح نیست و ذَوق طعم الفقه نشده است و اِشرافی بر احکامِ بَغی و طُغیان و اِفساد نیست این چنین شد که مغفول بماند.شاید هم به بِداهت عقلی، نیازمندِ اِشراف نبود و به اندک تصوّری، تصدیق آن، خود نمایی می کرد.
امّا ظاهراً بر اساس تلقینها و اِلقائات کانالیزه و جدول گذاری شدهی خاصّی است، این اطلاعات محصور و بعضاً غلط.
و این مهمّ هم از حکمت ۴۵۳ نهج شریفِ سیّد شریف، جناب رضی پیداست آن جا که آن مقتدر مظلوم و مَجمَع اقتدار و مظلومیّت فرمودند ؛ مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ، حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ الله یادم نمی رود که چند سال پیش محضر صمیمی یکی از مستفیدان دامن فقیه عارف، بهاءالدینی عزیز بودم که سخنی از شما به میان آوردم و ایشان همین حکمت بالغه را خواندند.و چه ارتباطی هست بین اهل بیت شما و خانواده آن سفر کرده...!که هیچ قافله دلی همره او نیست.همیشه وصل هایی بودند که اصل را نابود کردند.
نکته دوم ؛ فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا چون تخاطب شما به فقیهی ژرف اندیش بود که مهجوم لوابس نیست،گویم که ولیّ این جا دو معنی دارد ؛یکی؛ ولیّ صُلبی دوم؛ ولیّ اولوالامری صُلبی که پدر است و معلوم الحال. امّا اولوالامری همان حضرت مخاطب شماست.و او الحال فِقهاً و... بر شما چیره است و تسلّط ولایت از اوست.اگر سخنان چندین سال قبلتان را واگویه کنید و علی علی مولاهایتان به سبک های خاص و اباالفضل علمدار خامنهای نگهدارتان را ببینید و در کنار سلام و صلوات، لعن کردن به دشمنان او را استذکار کنید خواهید دید که
البتّه لوطیگرها و افراطهای سابقتان، لاتیگریها و تفریطهای امروز را در پی دارد.
که تاریخ مشحون است از نمونههایش.کلمه دوّم ؛چه وجهُ الجمع و الاتّحادی بین کلمات کذایی شما و آن ملّازاده ناداننسبِ مجریِ وهّابی است! که هر دو، نیما زم را متّحدانه ش ه ی د خواندید! که البتّه مفهوم شهید شاکی شماست و مدیون حقّ الاصطلاح شدید!و دست زدید به یک تفصیل یَضحَکُ به الثَّکلی...
و این چه سنخیّتی بین نیما زم و صدّام و عبدالمالک ریگی است که هر سه را آن ملّای نادان شهید خواند!؟
گویا مسیر یکی بود و هدف واحد و هَوی غالب!تازگی نداشت و مسبوق به سابقه بود، در سال ۹۶ هم، جایگاه شهید و جلّاد را عوض کردند، همان ترسوهایی که امروز رفوزهاند.
کلمه سوّم ؛
سه نکته ؛
نکته اول ؛ در جایی برای شرکت کنندگان در تشییع سردار محبوب دلها حاج قاسم عزیز
گفته بودید؛ هر کس با اخلاص در تشییع پیکر مطهّر شهید سپهبد سلیمانی شرکت کند گناهانش آمرزیده می شود.
امّا ظاهراً بعضی حرف ها صرفاً گفتنش شیرین است و باورش تلخ.
چرا که مگر وصیّت نامه حاجی رو نخواندهاید آن جا که دم از حکمت و عزّت و کرامت و مظلومیّت چه کسی زده است!!
و در جای جای زندگی خود، چه کسی را مَلاذ و مرجع می دانستند و به تعبیری گفته بودند ؛
خامنهای عزیز را جان خود بدانید.
آیا این تناقض قابل رفع است!؟
نکته دوم ؛شما که از حکیم و علّامه جوادی آملی بهره های فراوان بُرده اید و تعبیرات مختلفی همچون واصل بودن و ... درباره ایشان داشتید، و کلامشان برایتان فصل بود و حال آن که ایشان آمد نیوز را مصداق عینی لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا (شایعه پراکننان) دانست.
ولی چه شده است که از آمد نیوز و نیما زم این چنین تمجید و حمایت کردید!؟و آیا این تناقض هم قابل رفع است!؟
نکته سوّم ؛آیهی الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا
که اوّل کلام خواندهاید را حمل کردید بر جهل مرکّب و حال آن که معلوم شد چه کسی دچار جهل مرکّب شده است! چرا که شما حاج قاسم را شهید می دانید و از جهتی قاتلان و ترورکنندگان شخصیّت وی را هم شهید می دانید!!
این ها چطور جمع می شوند با فرض این که همه را شهید دانستید...
و استغفار یک وظیفه همگانی است حتّی رسول اعظم "ص" مستثنی نیست ولی شما بشتابید به سوی توبه...
کلمه چهارم ؛بَلعمِ باعورای قرآن، مستجاب الدعوه بود و دارای مکانت رفیع، ولی به حضیض رسید.
این زنگ خطری است برای کسانی که دفترچه اطلاعات شدند و روح عرفان در نَفسشان رسوخ نکرد و اِتکال الهی را از دست دادند.
ضمناً عَیارِ نِسبی زیر عصمت، علمای ربّانی و فقهای صمدانی همچون کوه توحید و موحّد عظیم جناب قاضی، حضرت متصلّب خمینی کبیر، علّامه و فانی متضلّع طباطبایی،حجّت موجّه بهجت و فقیه عارف بهاءالدینی و... هستند
نه کسانی که نصیبشان فقط رؤیت بَحت بود و نقل مکاشفات و عروض حالات غیر راسخه.
کلمه پنجم ؛حضرت باقر علومِ عالَم "ع" درباره امتحان و غربال شدن مردم در دوران غیبت می فرمایند ؛
«وَ اللهِ لَتُمَیَّزُنَّ وَ اللهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللهِ لَتُغَرْبَلُنَّ کمَا یُغَرْبَلُ الزُّؤَانُ مِنَ الْقَمْحِ»
«به خدا سوگند! آزموده می شوید؛ امتحان می شوید؛ غربال می شوید؛ آن سان که گندم غربال می شود و از شلتوک جدا می گردد.»
این داستان ادامه دارد و این قصّه هم سرِ دراز...آخر الکلام ؛ خود و شما رو توصیه می کنم به رعایت تقوا، اعتدال و انصاف.
اِتقواالله
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت:
مسجودفرشتگان حضرت زینب
سراج / علی دیلمی: آسمان و زمین غرق درشادی و سروراست. در ملاء اعلاى الهی ملائكه هلهله کنانند،زیرا در خانه نبوت و امامت نوزادی پابه عرصه وجود می نهد که درآینده پیام آورحماسه کشته هامون کربلا خواهدشد. دختری که صلابت را از جد اطهرش،بلاغت را از پدرباعظمتش،عفت را از مادرشهیده اش،صبر را از حسن بن علی(علیه السلام) و شجاعت راازسیدشهیدان دارد.آری او زینت خانه نبوت و امامت ،حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)است که درجشن ولادتش دوسرا شادمانند.در سالروز ولادت آن بانوی بافضیلت بایدبه تبیین ابعادشخصیتی آنحضرت پرداخت،اما چه کنیم که اقیانوس را نمی توان در جامی کوچک جای داد،ولی به قول شاعر:(آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید). در این مجال کوتاه برآن شدیم بطور اختصار به چند بعد از ابعادشخصیتی عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)بپردازیم تا در دورانی که مکاتب مسموم غربی از هرسو به دنبال معرفی الگوهای نامناسب به جامع اسلامی خصوصا نسل جوان هستند،ماباتبیین ابعادگوناگون شخصیت پیام آورکربلا،یکی از بهترین اسوه های حسنه الهی رابه مسلمانان وهمه آزاداندیشان جهان معرفی نماییم.ازمیان ویژگیهای بسیار والای حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)می توان به سه خصوصیت بارز اشاره کرد:
(۱):علم ومعنویت:سراسر زندگی عقیله بنی هاشم(سلام الله علیها)بیان گر ایمان حقیقی آنحضرت به خدای متعال بود،تاجایی که فهم عالی ایشان باعث شد که امام دورانش حضرت سیدالساجدین(علیه السلام)خطاب به عمه باجلالت خویش فرمودند:(أنت الحمدلله عالمة بلامعلمة وفهمة بلامفهمة).عرفان والای ایشان بود که دربرابر استکبار دورانش فرمود:(ومارأيت الاجميلا). براستی حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)شاگرد کلاس خصوصی خدادرعلم، ایمان، عرفان و معنویت بود که تأسى به سیره علمی ومعنوی آن حضرت فارق از جنسیت ایشان بهترین الگو برای همه مردان و زنان خصوصا جامعه اسلامی است.
(۲):مهروعطوفت:در دوران سختی است که عیار هرکسی مشخص می شود. بانوی باعظمت رستاخیزکربلا حضرت زینب کبری(علیهاالسلام)،عیار الهی خود را ازدوران طفولیت تا دوران ارتحال شهادت گونه اش، برهمگان نمایان نمود.درحالی که داغ شهادت امامش رابر دل داشت و درغم شهادت فرزندان خویش و نوباوگان بوستان رسالت میسوخت،اما نوع دوستی و کمک به مصیبت دیدگان حادثه کربلا را از یاد نبرد واین درحالی بود که خود ایشان بیش از هرکسی داغدار بود.این رفتاربرای مادرس است که درسختی ها وشداید زندگی دیگران را از یادنبریم،همانگونه که آن حضرت در نهایت مصیبت پرستاری ازامام ساجدین(علیه السلام)،بیوه گان و ایتام شهدای کربلارا فراموش نکرد.
(۳):حماسه آفرینی درنهایت عفت: معمولا زمانی که مصیبتی بر انسان عارض می شود،قوای روحی خویش را از دست میدهد،اما وقتی حماسه کربلا و نقش بی بدیل حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)را موردبررسی قرارمیدهیم،به خوبی مشاهده میکنیم که آن بانوی باعظمت،نه تنهابه لحاظ روحی تضعیف نشده،بلکه با اقتداروعفت کامل ندای حق طلبی امام مظلوم خویش را سر میدهدو در درکوفه طوری خطبه میخواند که مردم میگویند:خداوند لسان امیرالمومنین حضرت علی بن ابی طالب(صلوات الله علیه)در کام دخترعفیفه اش نهاده است.یادگار زهرای اطهر(سلام الله علیها)در دامان مادرشهیده اش آموخت که تحت هیچ شرایطی نباید دست از دفاع نمودن از امام زمان خویش برداشت حتی اگر سرآن امام بر نی رفته باشد.مکتب زینبی به ما می آموزد درعصرغیبت بقیة الله الأعظم امام عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف)باید از جان خویش گذشت تا زمینه برای ظهور آن یارغائب ازنظرفراهم گردد،حتی اگربه اسارت طاغوتیان درآمده باشیم.آری این درسهای بی پایانی است که از زینت خانه امامت فرامی گیریم و زمانی حلاوت این درسهارا متوجه میشویم که در زندگی به آنان عمل کرده و به دیگران نیز بیاموزیم.
(۱):علم ومعنویت:سراسر زندگی عقیله بنی هاشم(سلام الله علیها)بیان گر ایمان حقیقی آنحضرت به خدای متعال بود،تاجایی که فهم عالی ایشان باعث شد که امام دورانش حضرت سیدالساجدین(علیه السلام)خطاب به عمه باجلالت خویش فرمودند:(أنت الحمدلله عالمة بلامعلمة وفهمة بلامفهمة).عرفان والای ایشان بود که دربرابر استکبار دورانش فرمود:(ومارأيت الاجميلا). براستی حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)شاگرد کلاس خصوصی خدادرعلم، ایمان، عرفان و معنویت بود که تأسى به سیره علمی ومعنوی آن حضرت فارق از جنسیت ایشان بهترین الگو برای همه مردان و زنان خصوصا جامعه اسلامی است.
(۲):مهروعطوفت:در دوران سختی است که عیار هرکسی مشخص می شود. بانوی باعظمت رستاخیزکربلا حضرت زینب کبری(علیهاالسلام)،عیار الهی خود را ازدوران طفولیت تا دوران ارتحال شهادت گونه اش، برهمگان نمایان نمود.درحالی که داغ شهادت امامش رابر دل داشت و درغم شهادت فرزندان خویش و نوباوگان بوستان رسالت میسوخت،اما نوع دوستی و کمک به مصیبت دیدگان حادثه کربلا را از یاد نبرد واین درحالی بود که خود ایشان بیش از هرکسی داغدار بود.این رفتاربرای مادرس است که درسختی ها وشداید زندگی دیگران را از یادنبریم،همانگونه که آن حضرت در نهایت مصیبت پرستاری ازامام ساجدین(علیه السلام)،بیوه گان و ایتام شهدای کربلارا فراموش نکرد.
(۳):حماسه آفرینی درنهایت عفت: معمولا زمانی که مصیبتی بر انسان عارض می شود،قوای روحی خویش را از دست میدهد،اما وقتی حماسه کربلا و نقش بی بدیل حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)را موردبررسی قرارمیدهیم،به خوبی مشاهده میکنیم که آن بانوی باعظمت،نه تنهابه لحاظ روحی تضعیف نشده،بلکه با اقتداروعفت کامل ندای حق طلبی امام مظلوم خویش را سر میدهدو در درکوفه طوری خطبه میخواند که مردم میگویند:خداوند لسان امیرالمومنین حضرت علی بن ابی طالب(صلوات الله علیه)در کام دخترعفیفه اش نهاده است.یادگار زهرای اطهر(سلام الله علیها)در دامان مادرشهیده اش آموخت که تحت هیچ شرایطی نباید دست از دفاع نمودن از امام زمان خویش برداشت حتی اگر سرآن امام بر نی رفته باشد.مکتب زینبی به ما می آموزد درعصرغیبت بقیة الله الأعظم امام عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف)باید از جان خویش گذشت تا زمینه برای ظهور آن یارغائب ازنظرفراهم گردد،حتی اگربه اسارت طاغوتیان درآمده باشیم.آری این درسهای بی پایانی است که از زینت خانه امامت فرامی گیریم و زمانی حلاوت این درسهارا متوجه میشویم که در زندگی به آنان عمل کرده و به دیگران نیز بیاموزیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.