سراج روزنامه سراسری صبح ایران
تحریم طلب،تحریم شد/کشته سازی/مهار گفتمان با آشوب
سیاست پیچیده و هنرمندانه ایران، در این سالها، این بوده است که در ضمن درگیری دائم و جنگ نرم و سخت با دشمنان، بهگونهای امور داخلی خود را مدیریت کرده است که مردم در داخل ایران، احساس جنگ نداشته باشد. اکنون دشمن تلاش میکند با ایجاد نارضایتیهای اجتماعی و کاستن از امنیت مردم، نظام را مجبور به عقبنشینی کند.
حضور انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای خود، بسیار جدی و مؤثر شده است. مرزهای گفتمانی انقلاب اسلامی، رشد چشمگیری یافته است؛ بهگونهای که از دورترین نقطه در هند گرفته، تا قلب اروپا و امریکا، از شمال تا جنوب افریقا و در سرتاسر منطقه غرب آسیا، ایران حضور زنده، گرم و پویایی دارد. دلبستگانی بارنگها و نژادهای مختلف که قلبشان با انقلاب اسلامی میتپد. با شادی آن شاد و خندان و با ناراحتی آن اندوهناک و گریان میشوند. چشمانتظارانی که ساعت شادی و غم خود را به افق حوادث تهران، تنظیم کردهاند. در لحظات سخت نیز ایران همراهی صادقانه پایدار و شفافی باهم پیمانان خود داشته است. درنتیجه، اندیشه ولایتفقیه، لشکریان جدی و سازشناپذیر و فرمان بری در کل دنیا فراهم ساخته است. یک پتانسیل تحریک نشده و بینشان که معلوم نیست خروش آن، چه سرنوشتی را در پی خواهد داشت! گویا همان کودکان خردسالی که خمینی در سال 1342 برای پیروزی نهضت خود در جغرافیای ایران وعده داده بود، اکنون در مقیاس منطقهای، برای پیروزیهای بزرگِ خامنهایِ عزیز، مهیا شده است.
علاوه بر دلبری که انقلاب شهیدان، از ملتها و مردم کشورها کرده است، نظام اسلامی توانسته است در عرصه بینالملل، در میان دولتها نیز مقتدرانه و اثرگذار حاضر شود. ایران توانسته است قدرتهای نوظهور در عرضه بینالملل نظیر چین و روسیه را باسیاستهای خود همراه سازد و این دستاورد کمی نیست؛ اما بزرگی آن در لابهلای صفحات سرگرمکننده و جذاب شبکههای اجتماعی پنهانشده است. کشورهای بزرگ و کوچک دیگر دنیا نیز باسیاستهای بینالمللی و منطقهای ایران موافق هستند.
در چله دوم انقلاب اسلامی، نظام اسلامی ایران توانسته است، همان الگوی موفق پیروزی خود و سرنگونی رژیم را، در منطقه اجرا کند و با همان شیوه ناشناختهای که توانست، شاه مغرور ایران را سرنگون کند، مقدمات نابودی رژیم صهیونیستی را فراهم سازد. وضعیت اسرائیل در شرایط فعلی، همانند وضعیت شاه، در سال 1356 است. در این میان دشمنان قسمخوردهی انقلاب اسلامی، احساس تنگی جا و خفگی میکنند و حضور ترسناک ایران در کنار خود را بشدت احساس میکنند.
سیاست پیچیده و هنرمندانه ایران، در این سالها، این بوده است که در ضمن درگیری دائم و جنگ نرم و سخت با دشمنان، بهگونهای امور داخلی خود را مدیریت کرده است که مردم در داخل ایران، احساس جنگ نداشته باشد. اکنون دشمن تلاش میکند با ایجاد نارضایتیهای اجتماعی و کاستن از امنیت مردم، نظام را مجبور به عقبنشینی کند. اغتشاشهای دو ماه اخیر در داخل ایران، ریشه در احساس تهدید و خطری دارد که دشمن در خارج از جغرافیای ایران احساس میکند، این حوادث برای مهار ایران خارج از مرزهاست. ایرانی که اندیشه ناب دینی آن از جغرافیای پرافتخار خود سرریز شده است و اکنون سیلی ویرانگر در پشت دیوارههای اسرائیل به راه انداخته است. این حوادث، ریشه در موفقیتهای ایران دارد و هدف از آن عصبانی کردن مردم ایران از داخل، برای اجبار به تسلیم شدن در جنگ پنهان خارج از مرزهاست.
نارضایتیهای مردم از وضعیت نامناسب اقتصادی یا برخی مسائل فرهنگی نظیر حجاب و یا برخی آزادیهای مدنی، اگرچه زمینهای برای این اعتراضات ایجاد کرده است، اما علت این آشوب ها نبود. آمار انتشاریافته از سن آشوب گران و بررسی وضعیت اقتصادی و صنفی آنان بهخوبی این تحلیل را تائید میکند.
همچنین گزارش وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه نیز بهخوبی گویای این مسئله است. منشأ اصلی آشوب های اخیر، خارجی بود. تحلیل مقابل که ریشه ی بلوای اخیر را مشکلات داخلی میداند گرفتار،مغالطه جابجایی زمینه با علت و قابل با فاعل شده است.
بدون شک،اینیک عملیات پیچیده خارجی در یک حکومت مستقل بود. حجم پیچیدگی این برنامه چندلایه و بزرگ برای نابودی هر حکومتی کافی بود. در این آشوب امریکا در شهرهای ما با ما جنگید. با پیادهنظامی که در طول این سالها بهویژه در دولت تدبیر و امید توسط شبکههای اجتماعی و شبکههای جاسوسی، شکل گرفت. سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل در خاک ایران این عملیات را اجرا کردند.
این آشوب ها یادآور بلوایی است که نفوذیهای سپاه معاویه، در لشکر امام علی به پا کردند تا مالک را از فتح خیمه معاویه بازگردانند. مالک اشتر که در آستانه فروپاشیدن کانون فتنه در جهان اسلام بود، با بلوای اشعث ها در درون سپاه امام، مهارشد و امام علی علیهالسلام بهناچار فرمود: «مالک برگرد». این اغتشاشها نیز برای همین بود که مقام معظم رهبری، مالکهای خود را فرابخواند.
سید عبدالله هاشمی