printlogo


یادداشت امروز
نصرت الهی در تحقق پایداری و مقاومت

با توجه به تاریخ معاصر ایران، دو رویکرد متفاوت با دستاوردهای گوناگون در میان دولتمردان مشاهده می‌شود. نقطه تغییر رویکرد سیاستمداران ایران، انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. بدین خاطر باید انقلاب اسلامی را یک پدیده تحول‌گرا در نظام فکری جامعه ایران مخصوصاً در میان سردمداران سیاسی جامعه به شمار آورد این موضوع می‌تواند سنجشی میان پیش از انقلاب اسلامی و پس از پیروزی انقلاب محسوب گردد آنچه در این پژوهه مورد مطالعه قرار می‌گیرد مدل رفتاری رهبران جامعه ایران بر اساس رفتار اطاعات پذیری و مقاومت گرایی در برابر نظام سلطه می‌باشد.

پیش از درخشش و تلألؤ پدیده تاریخی انقلاب اسلامی در سپهر جامعه ایران، پادشاهان این سرزمین همسو با سیاست‌های استعمارگران گام برمی‌داشتند و مطیع سیاست‌های نظام سلطه بودند این همراهی هم در حکومت قاجار و هم در رژیم پهلوی به وفور به چشم می‌خورد.

اساساً پس از حکومت فتحعلی شاه تمام پادشاهانی که بر ایران حکومت می‌کردند حاصل توافق انگلیس و روسیه و یا انگلیس، شوروی و آمریکا بوده‌اند حتی رئیس الوزراها و نخست‌وزیرانی و سیاستمداران در هر قسمت مدیریتی به شدت وابسته به نظام سلطه بودند حتی روشنفکران که به اصطلاح آزاد اندیشان جوامع محسوب می‌شود آن‌چنان مسحور دستاوردهای غربی و کشورهای سلطه‌طلب گشته بودند که ایده غربی شدن از نوک پا تا فرق سر را می‌دادند.

اما نتیجه‌ای که برای جامعه ایران رقم زد چیزی جز چپاول منابع، تجزیه سرزمین ایران و غارت اموالی که متعلق به توده مردم بودند به همراه تحقیر و نفی استقلال و عزت جامعه اسلامی ایران در بر نداشت؛ اما این رویکرد با شکل‌گیری انقلاب اسلامی متحول گشت نظام فکری جامعه سیاسی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به سمت مقامت در برابر زیاده خواهی های قدرت‌های سلطه‌طلب سوق یافت.

این امر ادبیات جدیدی در دوره ای که دولت‌ها در روابط بین‌المللشان، خود را وابسته به بلوک غرب و یا شرق می‌پنداشتند؛ تولید نمود و آنچه نظم جهانی خوانده می‌شد، دگرگون ساخت. در واقع مقاومتی که به‌وسیله امام خمینی(ره) ساماندهی گشت از یک‌سو همچون سایر مقاومت‌هایی که ملت‌های آزاده در پیش می‌گیرند با ایستادگی در برابر زورگویی‌های مستکبران همراه است.

از سوی دیگر نیز سبب عقب‌نشینی دشمن گردید البته اندیشه مقاومت برخوردار از هزینه است اما هزینه مقاومت به‌مراتب کمتر از هزینه تسلیم می‌باشد؛ زیرا در معادلات فکری تسلیم پذیریی حاکمان، بستر چپاول منابع و سرمایه کشور توسط سلطه گران فراهم می‌گردد و هم ملت آن کشور را دچار تحقیر می‌سازند.

همچنان که در رژیم پهلوی این واقعه اتفاق افتاد «مقاومت البته هزینه دارد، بدون هزینه نیست، امّا هزینه‌ی تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینه‌ی مقاومت. وقتی شما در مقابل دشمن تسلیم می‌شوید، باید هزینه بدهید. رژیم پهلوی در مقابل آمریکا تسلیم بود - خیلی اوقات هم ناراحت بودند، ناراضی بودند امّا تسلیم بودند، می‌ترسیدند- هم نفت می‌داد، هم پول می‌داد، هم باج می‌داد، هم توسری می‌خورد! امروز دولت سعودی هم همین‌جور است؛ هم پول می‌دهد، هم دلار می‌دهد، هم بر طبق خواست آمریکا موضع‌گیری می‌کند، هم توهین می‌شنود؛ به او می گویند «گاو شیرده»! هزینه‌ی سازش، هزینه‌ی تسلیم، هزینه‌ی عدم مقاومت، از هزینه‌ی مقاومت به‌مراتب بیشتر است؛ هزینه‌ی مادّی هم دارد، هزینه‌ی معنوی هم دارد.»

آنچه حضرت امام در نظام مبارزاتی خود به آن تمسک می ورزید بهره‌گیری از سلاح مقاومت در برابر زورگویی های رژیم پهلوی بود «در دوران مبارزات که خیلی‌ها خسته‌ شدند، خیلی‌ها مشرف به ناامیدی شدند امّا امام محکم ایستاد، امام بدون ذرّه‌ای عقب‌نشینی در راه مبارزه ایستاد... بعد از پیروزی انقلاب هم فشارها... به صورت همه‌جانبه‌تر در مقابل امام ظاهر شد، [امّا] امام باز هم اصل مقاومت را، ایستادگی را از دست ننهاد، مقاومت کرد.» این مقاومت و ایستادگی امام خمینی(ره) تجلی‌گاه آیه قرآن گشت که می‌فرماید «فَلِذالِکَ فَادعُ وَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ لا تَتَّبِع اَهواءَهُم»

زمانی که روند مواجهه امام خمینی(ره) در مقابل نظام استبدادی پهلوی مورد بررسی قرار گیرد مشاهده می‌شود ایشان در ابتدای مبارزه به تنهایی مسیر حق طلبی را هموار ساخت تا وعده الهی که «پیروزی خون بر شمشیر است» محقق گردید: «در روز عاشورا در مدرسه‌ی فیضیه، چهره‌ی امام را نگاه کنید: یک روحانی ای که نه سرباز مسلح دارد و نه یک فشنگ در همه‌ی موجودی خود دارد، آن‌چنان با عزت حرف می زند که سنگینی عزت او، زانوی دشمن را خم می‌کند؛ این موضع عزت است. امام در همه‌ی احوال همین‌طور بود؛ تنها، بی کس، بدون عِدّه و عُدّه، اما عزیز؛ این چهره‌ی امام بزرگوار ما بود.»

این نوع مشی سیاسی، وعده خداوند را که می‌فرماید: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمانُ وُدًّا» به منصه ظهور رساند و دل‌ها به سمت ایشان گسیل شد. درحالی‌که کسی تصور نمی‌کرد مردم این منجی دوران را همراهی کنند اما حضرت امام با تکیه بر ایمان به خدا و اعتماد به مردم همچون کوه ایستاد بدون آنکه تندبادها بتوانند بر او اثر داشته باشند «المؤمن کالجبل الرّاسخ لا تحرکه‌العواصف» و البته بدون آنکه چشم داشتی به حمایت مردمی داشته باشد پیش رفت در نتیجه «خدای متعال هم قاعده‌ای دارد: من کان للَّه کان اللَّه له {همچنین} من اصلح فیما بینه و بین اللَّه اصلح اللَّه فیما بینه و بین النّاس» هر کس بین خود و خدا را درست و اصلاح کند، خدا بین او و مردم را درست خواهد کرد.»  این امر در طول مبارزات کاملاً جلوه گری کرد در سال‌های اوج مبارزات حضرت امام با رژیم پهلوی متبلور گشت و در دوران هشت سال دفاع مقدس کاملاً عیان گردید.

بنابراین منطق مقاومت با وعده الهی درهم‌تنیده است. خداوند در آیات متعدد، پیروزی را به اهل حق وعده داده است. و بیان داشته معاندان حقیقت با توطئه در این پندارند که زمینه‌سازی نابودی حق را رقم می‌زنند اما غافل از این هستند که توطئه علیه خودشان در حال انعقاد است «أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ»

البته باید دانست تلاش، استقامت و اقتدار امام خمینی(ره) و همت بلند حضرت امام در نگرش تکلیف گرایانه شان ریشه دارد و این تکلیف گرایی حضرت امام در یقین ایشان نهفته است «كسانی كه دو خصوصيت و دو امتياز را در خود به وجود آوردند... خداى متعال زمام هدايت مجموعه‏ هاى انسانى را به آن‌ها سپرد. آن دو خصوصيت، يكى صبر و ديگرى يقين؛ «لمّا صبروا و كانوا بأياتنا يوقنون». يقين، همان ايمان آگاهانه و روشن‏ بينانه است كه وسوسه‏ ها نمى‏ تواند آن را در دل انسان، سست بنياد كند. صبر، خصوصيتى است كه به يك انسان بزرگ اين امكان را مى‏دهد كه در راه آرمان‌هایی كه آگاهانه و روشن‏بينانه انتخاب كرده است به هنگام مواجهه با مشكلات» گام بردارد.

امام خمینی(ره) «اين تجدیدکننده حيات اسلام در ميان ملّت ما و امّت اسلامى، از اين دو خصوصيت برخوردار بود.» و سبب گردید دستاوردهایی همچون پیروزی، استحکام نظام اسلامی، رشد، توسعه و پیشرفت نظام اسلامی را به همراه داشته باشد این موفقیت‌ها تنها منوط به دوران حیات ایشان نبود و مسیر تعالی و پیشرفت نظام سیاسی پس از ایشان تداوم یافت خودباوری، خودکفائی، پیشرفت علمی و دستیابی به فناوری، توسعه نفوذ کشور در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا مواردی بودند که به‌وسیله همت امام خمینی آغاز گشتند و امروز در سطح وسیعی به منصه ظهور رسیده‌اند.

بدین سبب آنچه امروزه جوامع اسلامی و توده مردم ایران می‌بایست به آن اهتمام ورزند این است که تنها راهبرد و مسیری که در مقابل ملت‌ها برای دستیابی به عزت و استقلالشان باقی مانده، مقاومت نمودن در برابر نظام سلطه و حرکت برمدار عزتمندی جوامع اسلامی می‌باشد.

دکتر عیسی مولوی وردنجانی (محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران)

آدرس مطلب http://serajonline.com/newspaper/page/789/8/9146/0